خیلی ممنونم
دوستان کتاب خوان عزیز م من چندسال قبل یک کتابی خونده بودم درمورد جنگ واواراگی بود فقط یک بخشی ازاین کتاب رو میگم ببینید ایا اسم این کتاب رو میدونید خیلی دنبالشم
خانواده ایی که بعد از موشک باران شهرشون که کردستان یا اونطرفها بوده اواره کوهها میشن پدر بزرگ ومادر بزرگشون هم همراه اینا مادرش بارداربوده میرن توی کوه داخل یه عاری چون ارد نداشتن از درختهای بلوط میوه هاشو بامادرشون جم میکردن وارد میکردن ونون میپختن هوای سرد و ودرون عار
یک شب پدر بزرگ واین پسر مبا خرشون میرن از روستاشون وازخونشون وسایل بیارن و...
کسی اسم این کتابو میدونه