مهمان مادرشوهرم هستیم توراه که داشتیم میومدیم سر ی مسئله الکی هزارتا فحش بد بهم داد ولی من سعی میکنم جواب ندم بازم الان داره قلبم میترکه حالم اصلا خوب نیست مجبورم ب روی خودم نیارم خونه پدر شوهرم .سر ی شوخی الکی حتی اسم مرده هامم آورد .از خدا میخوام فقط سایشو از زندگیم برداره خیلی ازش خستم فقط بخاطر دخترم و خانوادم هیچی نمیگم از خدا میخوام زودتر از شرش خلاص شم ۸ساله تمام تلاشمو کردم درست نشدو خودم مریض و بدبخت شدم
یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.
منم همین دغدغه رو داشتم و دارم ولی الان هزاران برابر بدتره چون جلوی بچه رعایت نمیکنه و بچم یادگرفته و هنه جا تکرار میکنه. پسرم ۸سالشه هرچی میگم نگو میگه بابا میگه..... جیگرم خونه چجوری بچم نگه