من قبلا اعتقاد به خدا نداشتم
با مادرم بحثم میشد کمی کفر گفتم
شب از خواب بیدار شدم نیمه های شب
دیدم یه خانومی محجبه سیاه پوشیده قد بلند
به مادرم نگاه میکنه
بعدش به من نگاه کرد
وقتی نگاهم کرد آرامش عجیبی گرفتم
نمیتونم توصیفش کنم بعدشم غیب شد
هنوز برام سواله چی میخواست معنی نگاهش چی بود ؟
چرا حرفی نزد ؟