زشته به این بهونه پیام بدم بچه ها بیاید نوشتم

ببین پیام داد بیا کافه بگو نمیتونم قراره برام خواستگار بیاد ببین غکس العملش چیه🥴

یه تاپیک بود خانمه چند سال از ازدواجش میگذشت، داستان زندگیشو گفته بود شرایط آشنایی و رفتاراشون خیلی شبیه مورد شما بود،  نمیدونی چی به روزش اومده بود🥲 بنظرم اینو از ذهنت بیرون کن هیچ نکته مثبتی نداره

مگر اینکه بهش عشقت رو اعتراف کنی، حالا یا قبولت می کنه یا رد، اینجوری از لای در موندن خیلی بهتره، البته یه حالت سومی هم هست که اینطور مردا استفاده می کنن ممکنه بهانه بیاره و الکی چند سال زمان بخره بعدا هم پشیمون بشه

من بودم بهش نمیگفتم ،یه مدت بی محلی کن سعی کن بهش فکر نکنی ببین چی میشه شاید شماهم چون حس میکنی یکم متفاوته خوشت اومده ولی بنظرم امکان داره اونی که فکرمیکنی نباشه،

ببین اون کاربره هم مدام خودش دنبالش رفته بود پسره هم خییلی سطحش پایین تر بود ولی بعدش کاری باهاش کرده بود که دیگه حتی روش نمیشد طلاق بگیره چون انتخاب سفت و سخت خودش بوده

عزیزم شما با توجه ب شخصیت ایشون میتونی قطعا از چندتا راه وارد شی 

ولی مسئله اینه من جزئیات رو زیاد نمیدونم ک بتونم از همه جنبه ها راهکار بدم 

اما یکی از راهایی ک بنظرم با این اطلاعاتی ک دادی میشه انجام داد ک به خواستت برسی اینه ک اولا سنگاتو با خودت وا بکنی

یعنی چی؟ یعنی اینکه میگی از پسره سرتری از نظر نالی و چیزای دیگه

پس بهش با دقت فک کنی اگه خانوادشو نمیشناسی بیشتر سوال کنی دفعه های بعد ک دیدیش بیشتر بشناسیشون خانواده خیلی مهمه شما اصن اینجوری در نظر بگیر با دو نفر داری ازدواج میکنی یکی خودش یکی خانوادش اصلا اغراق نمیکنم 

وقتی اینو در نظر گرفتی سبک سنگین کن ایا بعدها مایه شرمت خجالتت اذیتت آینه دق ات و هر مشکلی از طرفشون ک احتمال نیدی و برات مهمه ک خانواده همسر ایندت داشته باشن اگه ندارن میتونی کنار بیای یا خیر!!!! جواب اینارو قبل هر چیزی بهشون برس

بعد میرسی ک کمبود های شخصیتی خود فرد جدا از علاقه ای ک داری ببین چقد با چیزی ک مبخوای فاصله داره یا اصن شاید نداره!

وقتی همه اینا برات دقیق واضح روشن شد 

با طرف صحبت کن و بگو که خانوادت حد و مرزهایی دارن و بهشون گفتی و میخوان تکلیفمو با خودم روشن کنم و بیشتر از این احتمالا نشه ما دیدار کنیم چون دیگه لزومی نداره در صورتی ک اگر نتیجه گرفتیم بدرد هم نمیخوریم اگر هم نتیجه مثبتی داره زود باید تصمیم بگیرم ک ی مقدار رسمی تر بشه و برسه به مرحله در جریان بودن خانواده ها تا انشالا یکی دو ماه بعد نتیجه کلی ک ایا به ازدواج برسیم یا خیر

و چون من کسی هستم ک موافق ازدواج سنتی نیستم در حال حاضر فلانی و فلانی و... ک خواستگارمن رو رد کردم و این قضیه باعث فشار بیشتر از خانوادم شده 

نظر شما راجب این صحبت های من چیه؟

و در اخر توصیم ب شما مراجعه ب یه نشهور خوب ازدواجه بهتر میتونه کمکت کنه تصمیم درست بگیری عزیزم

و اینکه وقتی پسره نظرشو گف با توجه به نظرش باید صحبت رو کنترل کنی ک کاملا ب جواب نهاییت برسی

و بهش بگو دلیل دیدارهای ما اشنایی بیشتر بود درسته بنظرم ما تا اینجا این مرحله رو تموم کردیم و بنده از شما چیز بدی ندیدم حالا شمارو نمیدونم اگر اینطوره به خانواده ها سریع اطلاع بدیم و اگر نظر شما راجب بنده اینطور نیس پس لزونی به ادامه دیدار ها نیست

مشاور ازدواج عزیزم

نه عزیزم قرار نزار صبر کن خودش ک اومد گف ببینیم همو اینارو بهش بگو وگرنه بنظرم شما پا پیش نزار

اینم گوشزد کن بهش ک دختری با چهارچوب های خاص خودتی و ادامه دادن این اشنایی بیشتر از این به طور غیر رسمی صلاح نمیدونی 

 مشتری بانک  این جور فکری نمیکنه