انگار من بفكر بچم نيستم يهو توجمع ميگه وااااي فلاني من ميرم دست صورت بچرو بشورم همش تفيه
بچم داردندون درمياره همش دست دهنش ميكنه منم چندبارپاك ميكنم نميشه ك همش بغل شير اب بشينم. يا ميگه واااي چرا بابچه حرف نميزني بش محل نميداري من همه وقتم بابچس چيو محل نميزارم ميخواد بگه من دلسوزتر توام واسش. خيلي اذيتم ميكنه تو جمع ميخواد بكه من بچه داري بلد نيستم چكارش كنم؟
بچه ها باورتون نمیشه! برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.
اولا ب نظرم از بس سکوت کردی مادر شوهرت اینطوری باهات رفتار میکنه
دومن داخل جمعشون کمتر حضور پیدا کن
سومن وقتی میگه من دارم میرم صورت بچه رو بشورم بگو زحمت نکشید مادرجان من خودم میبرم میشورم یا وقتی میگه چرا با بچه حرف نمیزنی بگو مگه شما داخل خونه من هستین که متوجه بشین من حرف میزنم یا ن