ازدواج خودم…
همیشه ی پسر باباپولداااااار میخاستم یا همسطح خودم یا از خودم بالاتررر
همه پسرای رفیقای بابامم خاستگارم بودن باز میگقتم پولدارترررهم میاااد
ترجیحا تک فرزندهم میخاستم یا حدقلش ی پسردخترداشته باشه
خودم ی داداش کوچولو دارم
خلاصه دوس داشتم پدرشوهر مادرشوهرم جوان باشن مث مامان بابای حودم
……..
دقیقا برعکس شوهرکردم🤣🤣🤣🤣🤣🤣🤣خواست و اراده خودمم بود یهویی کور شدم
از ته دلم راضی نیستم اخلاقش خوب نیست چون خانواده خوبی نداشته و ندارع کلا بزرگتر یالاسرش نیست