دعوا کردیم هم منو اون
هم خانواده ها
در حد لفظی
مجبور شدم خونه پدرم بمونم
نمیخوام قهرم طولانی شه
باردارم
شوهرمو دوست دارم
خدایا ب بچم رحم کن از رو کرم و بزرگیت نزار دلتنگی بکشم
هر چند ک اون بد کرده
دارم دق میکنم
زنگ بزن بهش بگو بیا دنبالم برید با هم خرف بزنید و تمومش کنید
یکم غرور داشته باش
ی قدم بردار ی پیام بهش بده
بگو بی وفا دل منو بچمون برات تنگ شده تو دلت تنگ نشده نمیخای بیای دنبالم این طوری بگو
چی شد که کتکت زد؟؟
یه روز موقع اومدنش از سرکار برو خونه به هوای برداشتن لباس و فلان
دیگه بمون
خونه خودت میموندی و قهر میکردی باهاش
چرا رفتی خونه پدرت؟
چرا قهر میکنید خونه را ترک میکنید؟که الان پشیمون بشید
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
1 دقیقه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز