من یه دوره ای از دست همچین آدم هایی به تنگ آمده بودم و هیج راه فراری نداشتم یادمه از شدت فشار و اذیت هایی که داشتم تحمل می کردم تا چند ماه مدام سوره ناس و فلق از صبح تا شب پشت سر هم می خوندم و واقعا هم خبر مرگشون از زندگی ام رفتن بیرون. یعنی صبح و شب از دستشون به خدا پناه می بردم و خدا رو شکر هر چی بود از زندگیمون رفتن بیرون!
حالا شما هم تونستی سوره ناس و فلق هر روز و هر بار که یاد اذیت هاشون افتادی بخون آنقدر این در بزن که بالاخره برات باز بشه.