ببین من دختر عموم شوهرش معتاد بود و یه دختر 11ساله داشت طلاق گرفت و بجای مهریه دخترشو آورد یه هفته بعد از طلاقش نامزدی کرد با یه مرد خیلی خوب و پولدار البته اونم یه دختر 5ساله داشت دخترش پیش مادر بزرگش یعنی مادر پدرش دیگه عمومم گفت به دختر عموم که دخترشو نگه میدارد و دخترشو نبرد البته پسره گفت دخترم بیار ولی عموم نذاشت پریشب هم عقد ساده ای گرفتن و رفتن سر خونه زندگیشون دختر عموم خوشگل بود
تازه دو تا پسر مجردم خاستگارش بودن ولی خودش گفت این بهتره