😐😐😐😐اوه اوه
نه نامزد من خیلییی شکاک بود به شدت
میگفت زن داداشم خوب میگرده ما باید مراقب این باشیمکه ابرومونو نبره خانواده مت ابروداره😐
بعد پیش پدر و مادرم از دروغ میگفت من میخواستم بی حجاب باشم و اونام باور نمیکردن ساکت میشد
حتی تومجالس زنونه هم باید پوشیده میبودم
میگفت تو گوشی بابان عکس نداشته باش ممکنه به نامحرم نشون بده