2777
2789
عنوان

چیکار کنم با مادرشوهری که اصلا تحویل نمیگیره

| مشاهده متن کامل بحث + 1132 بازدید | 71 پست

مثله من همه چیمو ب مامانم میگم ... تاخریدامو .. بعد واس عید با خواهرم رفتن مبلاشو عوض کردن اصلا بمن یک کلام نگفته .. رفتیم خونه مامانم متوجه شدیم .. چ کاریه آخه !!! درصورتیکه خدا شاهده اکثر کاراش بامنه . 

تو فقط خودتو داری ، پَ  مراقب خودت باش ❤🌼

بی احترامی نکنین بهش

بلاخره مادر هست و یک عمر زحمت پسرش رو کشیده


اما شما هم فاصله بگیرید

درسته که عاشق رفت و آمد و مهمانی و دورهمی هستید

اما با کسانی معاشرت کنید که بهتون عشق میورزند

دوستتون دارن و انرژی مثبت میگیرید ازشون


اینطوری که هی برای جلب محبت، هردفعه بیشتر محبت کنید و کمتر محبت ببینید فقط باعث آزرده شدن روح و روان خودتون میشید


در حدی محبت و رفت و آمد کنید که درشان خودتون باشه و باعث رنجش مادر هم نشه همین

یکسال پیش هیچ امیدی نداشتم، همه روش ها رو امتحان کردم تا اینکه بعد از کلی درد کشیدن از طریق ویزیت آنلاین و *کاملاً رایگان* با تیم دکتر گلشنی آشنا شدم. خودم قوزپشتی و کمردرد داشتم و دختر بزرگم پای پرانتزی و کف پای صاف داشت که همه شون کاملاً آنلاین با کمک متخصص برطرف شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون دردهایی در زانو، گردن یا کمر دارید یاحتی ناهنجاری هایی مثل گودی کمر و  پای ضربدری دارید قبل از هر کاری با زدن روی این لینک یه نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص دریافت کنید .

تو بلا سرت نیومده که قدر این آسایش بدونی

چرا اتفاقا کلی هم بلا سرمون آوردن. دم عروسی چنان دعوایی راه انداخت مادرش دوماه قهر بودیم تا دو سه روز مونده به عروسی... این یکیش بود فقط

چی بگم دیگه والا

حالا هک که مادرشوهر کاری به عروس نداره و ازش دوری می کنه عروس می خواد بچسبه بهش! زن خوب برو بچسب ل ...

ببین مادرشوهر منم سرده 

ادم نمیگه که وار داشته باشن 

به وقتشم خوب موش میدوونن تو زندگی ادم

فقط وقتی میخواییم بریم خونش زورش میاد 

باور میکنی تا ۷ عید نزاشت بریم خونش 

اول و دوم عید گفت دارم خونه تکونی میکنم 

بعدم رفت خونه مادرش تا ۷ عید

با اینکه تو یه شهرن با مادرش


چرا اتفاقا کلی هم بلا سرمون آوردن. دم عروسی چنان دعوایی راه انداخت مادرش دوماه قهر بودیم تا دو سه رو ...

خوب الان دقیقا دنبال چی هستی که راه افتادی پشت سر مادرشوهرت التماسش می کنی؟ (ببخشید ولی عقل نداری؟؟؟)

اگر شما از گناهان خود خسته می‌شوید؛ خداوند از بخشیدن شما خسته نمی‌شود.

بی احترامی نکنین بهشبلاخره مادر هست و یک عمر زحمت پسرش رو کشیدهاما شما هم فاصله بگیریددرسته که عاشق ...

اخه فاصله بگیریم اصلا براشون مهم نیست 

بی احترامی که نمیکنیم 

ولی ادم دلش میگیره 

تا ۷ عید نزاشت بریم خونش 

اول و دوم عید گفت داریم خونه تکونی میکنیم

بعدم رفت خونه مادرش با اینکه تو یه شهرن 

تو راه شمال بودن زنگ زدیم حالش رو بپرسیم گفتیم چه خبر کجایید گفت همین دور و بر ها بعدا فهمیدیم تو راه شمال بودن 

خب ادم ناراحت میشه 

حالا ما میخواستیم بریم مشهد کلی دعوا که چرا الان میرید و بهانه های مختلف

معلومه که مادرشوهر تون دوست نداره باهاتون صمیمی بشه، خوب انتخاب خودش هست دیگه به زور که نمیشه محبت را گدایی کرد،بنظرم شما فقط در هر صورت احترام شون داشته باشید و مثل خودش ندارید سر از کارتون دربیاره

اخه فاصله بگیریم اصلا براشون مهم نیست بی احترامی که نمیکنیم ولی ادم دلش میگیره تا ۷ عید نزاشت بریم خ ...

درسته ولی کاریش نمیشه کرد عزیزم

مثلا من کسی رو میشناسم که همین بساط رو با هم خون خودش یعنی خواهرش داره

خیلی تلاش میکنه با خواهرش رفیق و صمیمی باشه

باهاش رفت و آمد داشته باشه

هرچی باشه خواهرشه و رفیقی نزدیک تر و عزیز تراز خواهر وجود نداره

اما خواهرش متاسفانه بسیار خودخواه و مغرور و سرد و بی روح تشریف داره

هرکسی تو زندگیش یه چنین آدمی باعث آزارش هست

کاریش نمیشه کرد

فقط باید فاصله بگیری و سعی کنی با آدم‌های بهتری معاشرت کنی با کسایی که ارزش محبت کردن داشته باشن و حال دلت رو خوب کنن

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
پربازدیدترین تاپیک های امروز