هم تقصیر خودته هم شوهرت
چرا باید دوتا نامحرم کنار هم بشینن بگو بخند کنن؟!
مخصوصا وقتیکه یکی شون یا هردوشون خانواده تشکیل دادن؟! ینی همسرت یه نه نمیتونست بگه؟! نمیتونست بره جای برادرش بشینه؟! نمیتونست حداقل بگو بخند نکنه؟!
حدو مرز محرم نامحرم برا همینه که همچین مشکلاتی پیش نیاد
شما چی عزیزم؟! اولا اشتباه کردی وقتی با جاریت دوست بودی همه چیو گفتی بهش میدونستی ما حدیث داریم هیچوقت هیچوقت با بهترین دوستت هم همه چیو نگو چون دنیا کاراش معلوم نیست یه روز باهم دوستین یه روز دشمن متوجه میشی چی میگم؟!
بعدم باره اول جواب ندادی اوکی باره دوم چرا هیچی نگفتی؟! چرا گذاشتی یه غریبه بیاد کناره شوهرت بشینه؟! میگفتی به جاریت فلانی جون من از وقت داشتم کمک مامان میکردم خسته شدم برا چیدن سفره شام شما کمک مامان بکن من میخوام یکم بشینم بعد میرفتی کناره شوهرت میشستی تنهاش نمیزاشتی
بعدم درسته که شما با شوهرم ت خیلی خوب و صمیمی هستی ولی لازم نیست اینو جلو همه جار بزنی بغل کنین همو بلاخره چشم حسود زیاده
عزیزم متاسفانه بدترین کارو کردی
من تاپیک آخرین رو هم خوندم تا جاییکه رفتی خونه شون و گل بردی و اینا خوب بود ولی آخرش رو خراب کردی عزیزم تو که میخواستی جداشی حداقل دشمن شاد نمیکردی خودتو الان جاریت و دخترخاله شوهرت تو کو ن شون عروسیه بخاطر حسادتی که به تو کردن شوهره ببخشید احمقتم نمی‌فهمه الان چه گندی زده پس فردا که تنها شد و دوباره نارو خورد از دخترخالش اونوقت میفهمه چی از دست داده شما که میخواستی جدا شی جلو اونا با شوهرت اینجور بحث نمیکردی حداقل حلقه تو نمینداختی بعدا بهش اینا رو میگفتی تا یه مدت هم جواب نمیدادی و جدا میشدی و تمام حالا هم کاریه که شده
دیگه مادرجان مادرجان نکن
اصلا نه پیام بده نه جواب زنگ رو بده
به مامانت بگو به مامانش بگه که اون به شوهرت بگه بیاد برا طلاق توافقی لطفا لطفا لطفا حرف نزنی دیگه باهاش خر نشی توجیه های مسخره شو قبول کنی
همسرت باید تو این جور جمع ها کنارشما باشهـ. اگه میبینی کنارت نمیاد بدون یه جای کارمیلنگه. فرداهم محکوم به حسادتت میکنن.
شما باید فکر اساسی کنید با همسرتون صحبت کنید اگر شما و زندگیتون و دوست دارن دور دختر خاله و جاریتون و خط بکشن مشخصه دختر خاله و جاریتون به شما حسادت میکنن و رفتارهایی که نشون میدن سنجیده نیست شما برای زندگیتون باید با کمک همسر از اینا فاصله بگیرید وبه خودتون مسلط باشید
عزیزم من کاملا دزکت میکنم منم مثل شما دختر باموقعیت و تخصیل کرده ای هستم و عقد کردم با مردی منفعل و بیشعور
من سنم ازشما خیلی بیشتره اما هم مشاور هم بچه های اینحا گفتن ازین شوهر در نمیاد
خداروشکر پدر حامی داری من ندارم درس درستی بهشون بده بفهمن تنها نیستی
17 تا صفحه رو خوندم قفل بود اونجا جواب بدم اومدم بهت بگم شوهرت یه ماست به تمام معناست اگر سیاست نداری جمعش کنی زودتر تمومش کن مادرشوهرم خواهرش و دختر خواهرش بتو ترجیح میده تنها کسی که پشتته پدر شوهرته که اونم از زنش حرف شنوی داره فعلا هم اصلا جواب هیچ کسیو نده یه دنده وایسا بگو طلاق اگر ختم به خیر بشه شوهرت میفهمه زن داره پس باید تعهد هم داشته باشه اگر ختم بخیر نشه چیزه مهمی از دست ندادی شوهر بی تعهد و بی مسئولیتی داری به درد زندگی نمیخوره پیرت میکنه
عزیزم من دقیقا شرایط تو رو دارم. یعنی شوهرم قبل از من با دختر خالش نامزد بوده و با هم ازدواج نکردن.
وقتی وارد این خانواده شدم هرجا و هر مراسمی بود، خواهر شوهر هام اونو دعوت میکردن و فقط پیش اون مینشستن و با اون حرف میزدن.
ولی من خیلی بی تفاوت رفتار کردم طوریکه اصلا برام مهم نیست.
اتفاقا با اون خیلی صمیمی رفتار میکردم، یعنی تو اصلا برام مهم نیستی... و رابطه خودم و شوهرم و خراب نکردم.
اونا کی هستن اصلا که بخوان منو اذیت کنن
تا دو سه سال اوایل ازدواج همین بود.
الان دیگه فهمیدن نمیتونن منو ناراحت کنن. تمومش کردن. من و شوهرم روز به روز بهتر شدیم باهم
عزیزم لطفا یه فکر اساسی بکن
دور جاریت رو کلا خط بکش که معلومه زخم خورده س ...
ولی در مورد نامزدت واقعا جدی فکر کن
با معذرت خواهی چیزی درست نمیشه
فردا تو مهمونیا این دختر خاله همیشه هست
همسرت هم انگار بدش نمیاد...
الان که پدرت پشتته
حواست باشه،عشق کیلویی چند وقتی از ترس پدرت بهت چشم بگه...
به نظر من سایه اون دختر خاله لعنتی تو زندگی ته...
در مورد رابطه تون هم خوب شما محرم بودید و کار خلافی نکردید...
آینده تو خراب نکن...
اگرم میخای زندگی کنی تعهد محضری بلاعزل و محکم بگیر...
عزیزم اصلا نباید در مورد این مسائل با مادرشوهر صحبت کنی،مشکلت رو باید با شوهرت حل کنی،به شوهرت بگو هر وقت دخترخاله هست یه بهانه بیارید و تو خونه نمونید
بعد ده سال زندگی فهمیدم خانواده شوهر هرچقدر کرمو هم باشن اگه شوهر بهشون رو نده و محل نده هیچ غلطی نمیتونن بکنن
کاش همونجا عکس العمل نشون میدادی و یه چی به دخترخالش میگفتی با جاریت هم قطع ارتباط کن خیلی مارمولکه
