از صبح ذهنم رو درگیر کرده
تا میام بهش فکر نکنم دوباره سر بحث رو باز میکنه
رفته شهرستان یکی بهش یه چیزی گفته اینم قاطی کرده
پیرو دو تا تاپیک قبلیم
تازه به من هم میگه شاید تو هم اینطوری خوب شدی
و این نقطه ضعف منه
چرا شاید راس میگ
گاهی میخوام این قضیه ی دعا وسرکتاب وجادو رو قبول کنم ولی می بینم هر کی دنبال اینکاراس خودش بدترین زندگی رو داره خب اگه اون شخص میتونست برازندگی خودش یه کاری میکرد
کاش یکی میومد روشنم میکرد
یعنی من قشنگ دیدم هرکی بااین کارا سروکار داره زندگیش حالت طبیعی نداره یه جنبه ی زندگیش عالیه اما بقیه ی جاها افتضاح
کلا آدم بنارو روی تلاش وبرنامه ریزی خودش بزاره وذهنش رو از این مسائل آزاد کنه بهتره
من توزندگیم خیلی اتفاقات تلخ وشیرین داشتم یباراتفاق خیلی بدی تو زندگیم افتاد اطرافیانم ترغیبم کردن به سرکتاب بازکردن منم قبول کردم پول روهم واریز کردم ولی زنگ نزدم که صحبت کنم یعنی نتونستم خودم رو راضی کنم
سمت این چیزا نری بهتره
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
38 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
39 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز