تولد پسر داداشم بود رفتیم تالار موسیقی زنده بود زن داداشم جیغ میکشیدو دست میزد بعد من چون درونگرام و خجالتی و اینکه تو اون جمع منو مامانم با حجاب بودیم خیلی روم نمیشد دست اینا بزنم
بعد برگشتنه خانمش گفت آدم باید اینجور جاها میره سرزنده باشه دست بزنه همراهی کنه منم ناراحت شدم البته جلوی ایشون حرف نزدم ولی اومدیم خونه به مامانم گفتم
خیلی دلم شکست
چون من دست خودم نیست از این کارا بلد نیستمو نکردم تا حالا و اخلاقم همینه
خلاصه ناراحت شدمو چیز گفتم ولی الان پشیمونم چرا حرفشو زدم به خودم قول داده بودم تو سال جدید از حرفه هیچکس ناراحت نشم 😔