میخام با دوس پسرم ازدواج بکنم تا تموم بشه حرفا حدیثا
میدونم بدترین کار ممکنه
مخصوصا اینکه چشم دنبال کسی دیگس
اما خستم نه از حرف مردم نه از خانوادم از برادرم
از سربار بودن
از حرمت هایی که شکسته شده
میخام نباشم دیگ
بین بد و بدتر من بد رو انتخاب کردم
تا خانوادم عذاب نکشن
اگه کسی دیگه رو دوس داری
الکی اونو بدبخت نکن
خودت رو بدبخت کنی اصلا مهم نیست اما طرف مهمه
عزیزم دو راه بیشتر نداری یا باید ازدواج‌کنی یا باید انقدری قوی باشی و شغل پر درآمد داشته باشی که خودت بتونی خونه اجاره کنی ماشین داشته باشی خودت مخارج خوردو خوراک و غیره ات را بدی
مواظب باشه از چاله نیوفتی تو چاه
خواهشا برا راحتی خودت پسر مردم رو بیچاره نکن
اینا که دست شما نیست دست اون آقا پسره است نکنه خواستگاری میخواین برین ؟؟
چطور چشمت دنبال یکی دیگه ست و دوس پسر داری؟
نکن اینکارو بیشتر از اون طرف خودت اذیت میشی وقتی یکیو دوس نداری و مجبوری ادامه بدی
پسر مردم گناه داره
داری از چاله می‌افتی تو چاه
چرا مجبوری؟
چرا خانوادگی زندگی خراب کنید اون از اکست که متاهل بود اون از خواهرت که با متاهل ریخته بود رو هم اینم از ازدواجی که دوست نداری طرفو پدر مادرت باید به خودشون خرده بگیرن چون یه نفر رو میشه گفت ذات میشه گفت اشتباه ولی وقتی هر دوتون همینطورین مشکل تربیت خانوادست
میدونم خیلی بدحرف زدم ولی خب خیلی کارتون زشته آخه
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
9 ثانیه پیش
10 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز