بعد از هفت ماه این تعطیلات برگشتم شهرمون و روز دوم تماس گرفتم با صمیمی ترین رفیقم که همیشه با هم بودیم که ببینمت و تاکید کردم که ممکنه دیگه همو نبینیم چون واسه کارامون میریم اینور اونور ، گفت باید فلان کارو کنم ( کارها هم جوری بود که میشد انجامشون نده یا با تاخیر بده و حتی واسه نیم ساعتم بیاد) یا مثلا شبش بیاد دیدار من ولی با یه پیام سر و تهشو هم اورد که نیستم
بعد از پنج روز از اون قضیه الان زنگ زده بیا هستی؟؟
میخوام نرم نظرتون چیه
میتونست امار بگیره ازم این چند روز ببینه هستم یا نه
چون من زیاد که نمیمونم نباید اینقدر تاخیر مینداخت