من چندساله که ازدواج کردم و تو این مدت چون شوهرم مشغول به تحصیل بود برای آسایش و آرامش مون رفتم سرکار و استخدام شدم،تو این چندسال همه خرج خونه رو من میدادم و شوهرم فقط درسش رو میخوند، خانواده شوهرم هم فقیرن و چیزی ندارن که کمک کنن،تو این وضعیت شوهرم میگه برای مادرم و خواهرم سوغاتی بخر، راستش بحث پول نیست ازین که شوهرم روش میشه از من بخاد برای مادرش چیزی بخرم خیلی ناراحت شدم
دیگه عزیزم از قدیم گفتن لطف مکرر مبشه حق مسلم
خوب بله دیگه وقتی ک جای مرد و زن عوض بشه همین میشه ک همه توقع هارو از شما داره چون اینطوری بار اومدع و عادت کرده
عزیزم لطف زیادت شده وظیفه
الانم تنها راهنمایی ک میتونم بکنم اینه ک به مرور این خرجی دادنت و کم کن و بعد قطش کن
بخدا ادامه بدی بیشتر ازت توقع ذاره
یعنی هنوزم شوهرت داره درس میخونه ..ببخشیدا شوهرای ماهم درس میخوندن ..خوب مگه هر روز درس ..نمیشده بره سرکار نیمه وقت ..شما با این شرایط چطور راضی شدی و بله رو گفتی ..خانواده شم میگی وضع مالی خوبی نداشتن ..لابد از اول خبر داشتی ..شما از اول خودت باعث شدی شوهرت اینجوری بشه با پول دادنات و....مرد وظیفه ش همینه اشتباه کردی رفتی سر کار چشمش به توء ..الانم یمدت نرو سر کار مرخصی بگیر بگو استعفا دادم تا به خودش بیاد
ارسال نظر شما
تاپیک های به روز شده
18 ثانیه پیش
18 ثانیه پیش
19 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های امروز