فک کنم از این به بعد باید بشم یه یچه سرکش و اذیت کن تا بتونم حقوق معمولیم رو داشته باشم
پدر مادرای عزیز لطفا ،ازتون عاجزانه تمنا میکنم بخاطر دل نگرونی و دلتنگی خودتون دست و پای بچتونو نبندید
عین پدر من نباشید لطفا
خیلییی خودخواهیه بخاطر نگرانی خودتون نعمت مستقل شدن رو از بچتون بگیرید، اجازه بدید برن دنبال رویاهاشون، نگید فلان شهر غریبه، دوره ، غربته، نگران میشیم
میدونم سخته بچتو بفرستی غربت، ازش دور باشی ، ولی خب اون بچه هم زندگی داره ، آینده داره ، فقط به خودتون فکر نکنید ، به جای اونا تصمیم نگیرید
اومدیم شیراز مسافرت جاتون خالی
دلم میخواد صبح زود مثلا ساعت ۶ونیم اینا برم حرم شاهچراغ
ولی بابام میگه نه ، خیلیی بده ها ، با ۲۲سال سن
میگه تا تو بری و بیای دل من ریش میشه ینی نگرانم میشه
هتلمون هم نزدیکه تقریبا ، نیم ساعت پیاده فاصله دارع
من خدا بخواد میخوام برای ایتالیا اقدام کنم ،برم
باید از الان عادت کنن
برای مهاجرتم هم مخالفه ، میگه دل نگرون میشیم و دل تنگ
حتی برای شهر دیگه میگم برم ارشد میگه هرکاری میکنی همینجا
این چه کاریه اخه 🥲😬
پارسالم رفته بودیم مشهد ، هتلمون حدودا ۲تا خیابون فاصله داشت با حرم نزاشت برم
بدبختی گیر کردم از دست این پدر
چه کنم بنطرتون فردا