با مامانم دعوام شد سراینکه بین من و خواهرم فرق میزاره .خواهرم ۱۵ سالشه منم تازه رفتم تو ۲۰
همه کاراشو مامانم انجام میده ولی من بیچاره کلفت خونم یه دستت درد نکنه هم بهم نمیگن یه خواهر ۷ساله هم دارم از وقتی فارغ التحصیل شدم خودم دارم همه کاراشو میکنم میبرم مدرسه میارمش ،حمام ،بیرون بردن ، تکالیف وکلاساش و ...کلا ۲ساله من مادرشم..
خواهرکوچیکم خیلی مهربون و قدردونه ولی خواهردیگم که ۱۵سالشه هیچ کاری نمیکنه تو خونه هروقتم یه کاری بهش میسپارم مامانم براش انجام میده ، امشبم سرهمین با مامانم دعوا کردم قبلشم خواهرمو کتک زدم چون زبون درازی میکرد
مامانمم از خواهرم دفاع کرد گفت نزدیک خواهر بزرگت نشو اون دیوونست و فلان ...به منم گفت عشقم میکشه کارای دخترمو انجام بدم اصلا بیشتر دوسش دارم به تو چه؟
منم عصبانی شدم دوبسته قرص آسنترا داشتم همشو خوردم دعاکنید بمیرم ...
خودمم بخاطر پشت کنکور موندنم افسردگی شدید دارم ولی مامانم بهم میگه روانی ..بخاطر همین مامانم پشت موندم ۲ساله پرستار بچشم
دعا کنید بمیرم ای کاش بیشتر قرص داشتم میخوردمشون راحت میشدم ..