روانیم کرده دلم میخواد زودتری شوهر کنم‌از دستش خلاص شم ببینید چی بسرم‌اورده ک همش ارزو میکنم‌زودتر شوهر کنم انقد رو مخ من رفت انقد منو حرص داد ک اعصابم مث چی ضعیف شه انقد جنگ‌روانی باهام‌راه انداخت ک تبدیل شدم‌ب یه پرخاشگر ک کسی ک ۵ سال باهام بود میمرد برام‌ازم‌خسته شد خیانت کرد ت گوشی باشم همش بالا سرمه ک با کی چت میکنی کیه ببینم‌کیه چی میگه وقتیم‌ببینه حرفش اینه ک اره همش‌با همینا حرف‌بزن میخوابم غر میزنه بیدارم غر میزنه کتاب دست میگیرم‌غر میزنه گوشی دست میگیرم غر میزنه انقد اذیت میکنه ک صدام دربیاد وقتیم‌هم جواب میدم خودشو میزمه ب مظلومی یجا باشیم‌ت یه جمع از کارای سمیش جرات ندارم‌برم‌سراغ گوشیم چون انقد هی‌میپرسه چیکار میکنی انقد کولی بازی درمیاره همه‌فکر میکنن‌یکاری میکنم😭😭😭
منم همینطور
درکت میکنم یسری از پدر مادرا لیاقت احترام ندارن از بس بیشعورن
چند سالته عزیزم
خیلی سخته واقعأ
آدم ن روزشو میفهمه ن شبشو
خدا ی بخت خوب برسونه برات
عزیزم مادره نگرانه ولی نمیدونه چطوری نشون بده درکت میکنم مثل تو منم تو فشار بودم ازدواج کردم عجولانه حتی ازش ۱۲ سال میگذره زندگیم بد نیستا ولی اونکه میخواستم نیس
چ‌نگرانیه ک باعث شده من اعصابم‌انقد ضعیف شه انقد استرسی شم انقد افسرده شم بخدا دیوونه شدم خونه مادر بزرگم بودم گوشی دستم‌بود انقدددد چپ چپ‌نگام کرد و خودشو زد ب حال بدی یه کولی بازی دراورد ابرومو برد هرکی اونجا بود فکر کرد من دارم یکاری میکنم
منم همینطور
منم مشکل تو رو دارم خیلیم دعوای بدی همش باهام میکنه
از طرفی پدر خوبیم ندارم
فکرشو بکن دو نفرن
اولا مادرته نگرانه دوما چه کاری از دست ماها بر میاد؟
ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیستجدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
44 ثانیه پیش
45 ثانیه پیش
47 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز