کتاب (کتابخانه نیمه شب) رمان هستش و متن خیلللی روان و گیرایی داره
در مورد یه دختر ۳۵ ساله اس که افسردگی داره و خودکشی میکنه و بین زندگی و مرگ، بهش این فرصت داده میشه که با انتخاب ها و تصمیم های دیگه ش زندگی رو تجربه کنه.
مثلا اگه با دوست پسرش ازدواج میکرد زندگی ش چطوری بود، اگه ورزش رو ادامه میداد و وارد المپیک میشد زندگی ش چه شکلی میشد.
همه این ها توی یه کتابخونه اتفاق میفته و کتاب های اونجا، زندگی های دیگه ش هستن
دختره این فرصت رو پیدا کرد که میلیونها بار زندگی کنه، اما بعد از چند بار تجربهی زندگیهای مختلف، فقط یکچیز میخواست؛ زندگی خودش رو!
خیلی توی فکر میبره شما رو. که نکنه چیزی که این همه مدت حسرتش رو میخوردم واقعی نباشه و فقط از دور زیبا به نظر بیاد...🍂