یه پسرخاله دارم مامانم و خاله هام جونشونو میدن براش
بعد منم اصلا ازش خوشم نمیاد
نمیگم ادم بدیه ولی خب من باهاش کنار نمیام
ولی همش یه رفتارای کاملا مشخصی می بینم که من باهاش ازدواج کنم
مستقیم چیزی بهم تاحالا نگفتن که منم مستقیم جواب بدم ولی از این وضعیت متنفرم هروقت می بینمشون عصبی میشم
چطوری منم مثل خودشون غیرمستقیم بهشون بفهمونم مثلا چی بگم
من قصدم اینه در اینده باهاشون قطع رابطه کنم بعد بیام نزدیک تر بشم😂😂😂
بعدا خایتگارب کردن بگو ن
شایدم توهم زدی
خودت میگی چیزی نگفتن شاید پسره هم از ت. متنفره شاید زوم کردی اشتباه متوجه شدی.شاید دوست دختر داره
خیلی خیلی معمولی تحویلشون بگیر متوهم نشن خالت و مادرت خوبه دلیل بر ازدواج نیست دور از جون باهمم بد باشن شما باید طلاف بگیری
تو بحثا هی اشاره کن ازدواج فامیلی رو اصلا نمیپسندی و از این حرفا
ایش یاد پیر هیز فامیل افتادم چطوری میتونست به یه بچه ۱۴ ساله چشم داشته باشه
بنظر من یکم بیشتر بشناسش ی جدید نظری بکن .. منم‌پسر عمم خاستگارم بود تازه شدیدا عاشق پیشه ک شب و روز برام گریه میکرد خواهراش التماسم میکردن بله بدم ولی برای ازدواج دوسش نداشتم ... الان پشیمونم بنظرم وصلت با فامیل خیلی بهتره وصلت با کسانی ک دوستت دارن . الان از شوهرم راضیم ولی خانوادش نه
راستی چند سالتا
