2777
2789
عنوان

نظرتون راجع به چنین

| مشاهده متن کامل بحث + 221 بازدید | 36 پست
تو بیست و پنج سالگی اون چ بلای سر نامادری ش آورد

کم کم بزرگ شد و قد کشید و شد مرد 

دیگه دور افتاد دست پسر داییم 

شیشه خونه رو می‌شکست 

فوحش میداد به زن باباش 

مهمون نمی‌داشت بیاد خونه 

زن باباش جرات نداشت کسی رو دعوت کنه چون میدونست آبروریزی میشه 

پسر داییم بهترین غذا ها رو سفارش میداد جلو اون میخورد 

شناسنامه و عقد نامه زن باباش رو آتیش زد

همه خواهر شوهرا رو تحریک میکرد با زن باباش بد بشن و دخالت کنند(۶ تا خاله دارم) 

و ضربه نهایی رو وقتی زد که داییم رو وادار کرد که اموالش رو بزنه به نام خودش و زن باباش تا مرز سکته رفت 

الان یه عکس قدی یک در دو متر زده وسط هال خونه داییم اینا از خودش 

میگه اینو زدم اینجا تا زن بابام هر روز نگاش کنه و عذاب بکشه 

و چون مادر نداشت و همه شاهد بودن زن بابا اذیتش کرده، همه طرفش بودن . حتی داییم 

یه روز زن باباعه با پسر داییم دعواش شد و دعوا کشید به خونه مامان بزرگم ، داییم دست زنشو گرفت و سه بار دور پسر داییم چرخوندش و گفت جای زن میاد ولی جای این پسرم رو کسی نمیتونه بگیره . 


 ✌️تراپی مال شماست ، ما لُرا فقط می رقصیم 😁

یه تجربه بگم بهت. الان که دارم اینجا می نویسم کاملاً رایگان، ولی نمی دونم تا کی رایگان بمونه. من خودم و پسرم بدون هیچ هزینه ای یه نوبت ویزیت آنلاین کاملاً رایگان از متخصص گرفتیم و دقیق تمام مشکلات بدنمون رو برامون آنالیز کردن. من مشکل زانو و گردن درد داشتم که به کمر فشار آورده بود و پسرم هم پای ضربدری و قوزپشتی داشت که خدا رو شکر حل شد.

اگر خودتون یا اطرافیانتون در گیر دردهای بدنی یا ناهنجاری هستید تا دیر نشده نوبت ویزیت 100% رایگان و آنلاین از متخصص بگیرید.

وا

جدی گفتم اگه دوس داشتی درخواست بده توخصوصی گوش بدم بهت تاسبک شی

ازدر درآمدی ومن ازخودبه درشدم                                            گویی کزاین جهان به جهانی دگرشدم

مثلا لباسش کثیف میشد فوحش میدادغذا زیاد میخورد بدش میومداجازه نمی‌داد تو اتاق خواب بخوابه به مادرش ف ...

چطوری فهمیده بود غذا میخوره بدش میاد؟؟


تو اتاق نخوابه کجا بخوابه؟

کم کم بزرگ شد و قد کشید و شد مرد دیگه دور افتاد دست پسر داییم شیشه خونه رو می‌شکست فوحش میداد به زن ...

پسر شوهر من تو سن هفده سالگی

دست روم بلند کرد

فش همه جوره حتی ناموسی ب مادرم داد

تهدید به قتلمون کرده


هزار بار اینجا گفتم قرار بود خالی بشم شده بودمشما بچه شوهرت خوب و آرومه بخاطر همین منو درک نمیکنی

مطمئنی خوب وآرومه؟

باشه هرجورراحتی 

ازدر درآمدی ومن ازخودبه درشدم                                            گویی کزاین جهان به جهانی دگرشدم

پسر شوهر من تو سن هفده سالگیدست روم بلند کردفش همه جوره حتی ناموسی ب مادرم دادتهدید به قتلمون کرده

هیچ وقت پیگیر شدی چرا چنین کاری کرده 

تو اذیت نکردی اونو ؟؟ 

 ✌️تراپی مال شماست ، ما لُرا فقط می رقصیم 😁

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792