سلام
بچه ها من چند وقت قبل تا پای ازدواج رفتم ( ازمایش خونم رفتم ) با پسره خیلی با هم خوب بودیم .حرف همو خیلی خوب میفهمدیم ولی خواهرش همش باعث دعوا میشد بین خودش و مامان من .
ولی عجیب مشکلاتی پیش میومد. یکی گفت سرکتاب بگیر
گرفتم و اقای دعا نویس گفت بهت دعا دادن و ازدواج نمیکنی و اگر هم کنی طلاق میگیزی
من پیش خودم گفتم چرت میگه من که الان فقط مونده تاریخ عقدم مشخص شه .
خلاصه به هم خورد و نشد
الان همش این حرف اون دعا نویسه داره منو داغون میکنه و نگرانم وواقعا بختمو بسته باشن
اینم بگم بعد از به هم خوردن ازدواجم تو پنجره اتاقم دعا پیدا کردم