این که آذم خب یه نفری اصلا تایپش نباشه و ازش خوشش نیاد نه ظاهری نه اخلاقی نه هیچی
ولی در عین حال یه کرمی تو وجودش باشه که مدام اون طرف بیاد تو ذهنش و بخواد توجه اون پسره رو جلب کنه و حتی علاقمندش کنه به خودش
به خاطر چیه؟
من واقعا از این دوگانگی دارم اذیت میشم اصلا حس خوبی نیست
عزیزم یهو میبینی از یکی خوشت اومده که هیچ جوره تایپت نیست طبیعیه😂
باید با مشاور حرف بزنید این دوگانگی ها رو خیلی ها دارند
به این میگن تقابل عقل و دل!
داری خودتو گول میزنی
شایدم از بیکاریه
بیکاری
این یه هوس زودگذره.
سعی کن جدی نگیری میگذره.
عشق با تجربه و سال ها آشنایی به دست میاد نه با کرم و اینا
کمبود محبت شدید
من خب ازش خوشمم نمیاد به خدا
ولی انگار اصلا فقط با واژه" کرم داشتن" می تونم توصیفش کنم
انگار یه کرمی بهم میگه تو باید یه کاری کنی که توجهشش بهت جلب شه
بعد وقتی میرم نزدیکش قلبم شروع می کنه تند تند زدن دست و پامو گم می کنم
مدام انگار یه دل مشغولیه گوشه ای از ذهنمه
اینارپ همه رو کی تجربه می کنه؟
من آفاتاب و مهتاب ندیده که اصن تو این فازا نیستم و بدمم میومده
خیلی خیلیییی حس بدی دارم بعضی وقتا می خوام مغزمو از جاش در بیارم به این خاطر
کمبود توجه؟یا شاید کیس های دیگه تو زندگیت نداری و نداشتی.
نمیدونم والا گاهی مغز خول میشه دیگه
