2777
2789
عنوان

با خانواده ی خیلی سختگیر چیکار باید کرد

| مشاهده متن کامل بحث + 257 بازدید | 35 پست

من مسیر شما رو گذروندم ولی با شدت کمتر و اینایی که میگن دوست به هیچ دردی نمیخوره رو واقعا نمیفهمم، ادم هرچقدم با خانواده صمیمی باشه باز جای دوست و نمیگیرن براش با اینکه خیلی جاها احتمال داره بهت ضربه بزنن ولی انقدر محکم نیست و بیشتر بزرگ میشی با ضربه ها و اینکه با پدر مادرت زیادر در مورد این موضوع صحبت کن منطقی بدون دعوا مطمئن باش بعد چندین وقت نتیجه میده اگر نتیجه نداد راضیشون کن برید پیش مشاور

یه مشت بی خوابِ بی حوصله ی بی اعصابِ رو به تحلیل که نه میدونیم چی میخوایم نه میدونیم باید چیکار کنیم نه میدونیم چجوری تحمل کنیم دور هم جمع شدیم جوانان این مملکت رو تشکیل دادیم تازه امیدای آینده هم هستیم:)😂
بیشتر ببینید

مامان ها✋✋ طاها من مشکل توجه تمرکز و تاخیر کلام داشت.

دو سال برای گفتار درمانی حضوری می‌رفتیم که بی نتیجه بود.😔

تا با خانه رشد که صد تا درمانگر تخصصی گفتار و کار و روانشناس آنلاین هستن آشنا شدم، برای هر مشکلی هم آقای خلیلی بهترین درمانگر رو بهم معرفی کرد. 

این مدت خدا رو شکر پسرم خیلی پیشرفت کرده.🤩🤩

اگه نگران رشد و تربیت فرزندتون هستین خانه رشد عالیه. شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید.

من یه مدت واسه هرچیزی انقدر گریه میکردم تا بالاخره رضایت میدادن مثلا ترم سوم دانشگاه بعد اینکه دختر عموم که همسن هستیم ابرو برداشت بعد کلی گریه و خواهش گذاشتن منم بردارم. خدا نبخشه همچین پدر و مادری رو😭

یا زمانی که موهای پامو تیغ زدم نمیدونی مامانم چی کار کرد

موندم چه جوری اجازه دادن دانشگاه برم


خلاصه امسال با اینکه 28 سالمه و کارمندم بالخره تونستم جلوشون وایسم و با دوستام برم مسافرت

خودم خندم میگیره که چه جوری وقتی مستقلم هم به خودشون اجازه میدادن کنترلم کنن

من که به تو نارو نزدم حضرت عشق/پس چرا زندگی ساده من ریخت بهم
از ۹ سالگی با هزار تا جنگ و دعوا ارایش کردم الانم بدون ارایش اصلا نمیتونم پامو از خونه بزارم بیرون

خدایی خیلی زودشروع کردی. الآن دوره ی نچرال بودنه. به دوستت برس تا بتونی فقط یه رژ بزنی

من که به تو نارو نزدم حضرت عشق/پس چرا زندگی ساده من ریخت بهم
همین پدر و مادری شما میگید باعث شدن افسردگی بگیرم که مشاور مدرسم گفت من باید حتما با مادرت صحبت کنم

متاسفانه بچه های الان اینقدر که تو ناز و نعمت بودن، کوچکترین چالشی اذیتشون میکنه و خودخوری میکنن و فاز افسردگی برمیدارن.

ما روزی صدتا چالش داشتیم یا حل میکردیم یا رد میکردیم.نمیدونستیم افسردگی چیه

هیچی باید ب سازشون برقصی ولی دوستات مهم نیستانا خوانوادت مهمه اینو الان نمیفهمی بزرگتر شی میفهمیش دو ...

دقیقا الان که حالم بده هیچکسو ندارم باهاش درد و دل کنم 

ب نظرم برا منم سختگیری نمیکردن یه سه چهار تا اقلا رل میزدم و اسیب میدیدم اخه ۱۵ سال صوزتش خراب میشه ...

من خودم تا حالا رل نزدم ولی مامانم همیشه بهم میگه تو خرابی و بیست چهار ساعته تو اون گوشی با پسرای مردم حرف میزنی در صورتی که من تا حالا همچین کاری نکردم

اصلا دوستات واست مهم نباشه پدرم زمانی که هم سن تو بودم یه حرف خوبی بهم زد میگفت دوست تا دم در مدرسه ...

همه بهم گفتن برید پیش مشاور ولی من اصلا جرعت گفتنشم ندارم

با مشاور مدرستون حرف بزن یا یه ادم امن اونطوری بهتر میتونی کمک بگیری ما کل جریان و نمی‌دونیم

مشاور مدرسم خاست با مامانم صحبت کنه راجب استرس بیش از حدم و حال بدیام ولی من نذاشتم

مطمئن باش از ته دل نگفته حتما از چیزی عصبی بوده تولدت مبارک

قربونت بشم مرسی، مامانم به خاطر مشگلاتی این چند وقته داشته به قدری عصبی شده که من اصلا نمیتونم باهاش حرف بزنم

اعتماد کن من تجربه مشابه داشتم وضعم بهتر شذ

به مشاور مدرسم اعتماد دارم ولی میترسم مامانم از اینکه میرم پیش مشاور باهاش صحبت میکنم عصبی شه چون من کلاس ششم که بودم معلمم روانشاس بود و منم مشگلم با مامانمو بهش گفتم و با مامانم صحبت کرد و بعد از اون که دیدمش کلی دادو بیداد کرد که تو چرا میری پیش معلمت حرفاتو میزنی مگه ما باهات چیکار کردیم 

همه بهم گفتن برید پیش مشاور ولی من اصلا جرعت گفتنشم ندارم

سعی کن قبل گفتن یه مدت فضا سازی کنی یهو بگی ممکنه گارد بگیرن از خوبی ازاد بودن بگو کم کم که ذهنشون اماده شد بعد موضوع مشاور و مطرح کن 

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792