ما خیلی رابطه باهاشون نداریم بخاطر دخالت ها و حرفهای زشتی که خانواده شوهرم بهم زدن ولی چندساله ماه رمضات بخاطر دل شوهرم و بچه م که بعدها نگه من مادربزرگ پدربزرگ میخواستم دعوتشون میکنم
امسال از دوهفته قبل ماه رمضان به شوهرم گفتم و برنامه چیدیم حتی غذا را هم تعیین کردیم ولی دقیقا امروز که بهش گفتم برو دعوت کن میگه نه نمیخواد
اینقدر بدم میاد یکی برنامه ریزی هام را به هم بزنه صبح تاحالا اعصابم خورده
اینقدر از شوهرم بدم میاد میذاره دم دعوت کردن رفته استخاره گرفته خوب ادم نادون اگه کار حروم میخواهی بکنی که استخاره میگیری یا چرا از اول نمیگیری
اصلا چرا باید بری استخاره بگیری
وای اگه امروز سکته نکنم خیلیه
مشتاق دیدنشون نیستم حتی غذا میپزم نمیخورن نکبت ها ولی فقط بخاطر بچم و شوهرم که اینم گند زد تو اعصابم