ولی یاد یکچیزی افتادم
منم روز سومم بود
بعد به داداشم گفتم شارژرتو بده
مال من خراب شده
گوشی خودش شارژ نداشت برای همین نداد ...هشت سال از من کوچیکتره
😂😁آقا نگم برات موقع ناهار خوردن من یهویی گریه کردم همه برگاشون ریخت مامانم گفت چی شده
گفتم برام شارژر نخریدید
بابام گفت الان سر سفره ناهار از کجا شارژر بیاریم ؟
گفتم داداش شارژرشو نمیده
بابام صداش زد و یکم باهاش دعوا کرد
داداشمم کلی زور زد که منم گوشیم شارژ ندارع
بابام گفت حالا فعلا شارژرتو بده ساکت بشه 😂😂دقیقا تو این دوران شبیه دختر بچه چهار ساله میشم .....
خلاصه تا سه روز داداشم به شارژرش نزدیک نمیشد تا وقتی که خودم بهش بدم