دلم تنگ شده برای اسفند ۸۷، وقتی منتظر بودیم ساعت بزنه و سال ۸۸ بشه. شما اون موقع چند سالتون بود؟ کجا بودید؟
اسفند ۸۷ بود و همه منتظر تحویل سال ۸۸ بودیم. عموهای فیتیلهای با اون آهنگ شاد 'عید شما مبارک' توی تلویزیون بودن و من که ۴۱ سالم بود، هنوز با شعراشون و شیطنتاشون میخندیدم. بچههای فامیل دورم جمع شده بودن و با هر 'فیتیله، روز شما مبارک' ذوق میکردن. وقتی سال تحویل شد، انگار اون شادی بچگانه همهمونو گرفته بود. شما فیتیلهایها رو اون عید یادتون میاد؟
با کلاهقرمزی
«اسفند ۸۷ بود و همهمون چشممون به تلویزیون بود تا لحظه تحویل سال ۸۸ برسه. کلاهقرمزی و پسرخاله تازه برگشته بودن و من که ۴۱ سالم بود، هنوز با 'آقای مجری! چرا اینجوری شد؟' کلاهقرمزی خندهم میگرفت. وقتی سال تحویل شد، انگار با اون عروسکا یه حس بچگی دوباره زنده شده بود. شما اون موقع کلاهقرمزی رو میدیدید یا منتظر برنامه دیگه بودید؟»
با سریالهای عید
«یادش بخیر، اسفند ۸۷ بود و منتظر تحویل سال ۸۸ بودیم. اون موقعها سریالای عید حسابی ما رو پای تلویزیون میخکوب میکرد. فکر کنم 'مرد هزارچهره' مهران مدیری پخش میشد و من که ۴۱ سالم بود، با هر دیالوگش قشنگ میخندیدم. لحظه تحویل که رسید، هنوز توی حال و هوای خنده بودم. شما اون عید چه سریالی رو دنبال میکردید؟»
با مسابقههای تلویزیونی
«اسفند ۸۷ بود و همهمون توی تب و تاب عید و سال ۸۸. تلویزیون که روشن میشد، یه مسابقه بامزه مثل 'مسابقه بزرگ' یا برنامههای شاد عید بود که منو، با اینکه ۴۱ سالم بود، سر ذوق میآورد. وقتی سال تحویل شد، هنوز صدای مجری توی گوشم بود که میگفت 'عیدتون مبارک!' شما اون موقع چه برنامهای رو دوست داشتید؟»
با آهنگای عید
«دلم تنگه برای اسفند ۸۷، وقتی منتظر تحویل سال ۸۸ بودیم. اون موقعها یهو صدای 'بهار بهار' ناصر عبداللهی از تلویزیون پخش میشد و من که ۴۱ سالم بود، با خودم زمزمه میکردم. لحظه تحویل که رسید، انگار اون آهنگ حالمو قشنگتر کرد. شما اون عید چه آهنگی رو یادتون مونده؟»
این برنامهها و حس و حالشون اون موقع برای خیلیا آشنا و عزیز بود.