2777
2789
عنوان

به نظرتون چی به خواهرزاده ش بگیم بپیچونیم

| مشاهده متن کامل بحث + 514 بازدید | 31 پست

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن زیره "رژیم فستینگ "گرفته

عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم رژیم فستینگ بگیرم. سریع دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف خوب هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

خیلی جدی بگو یا با مامان بابات باهم میاین، یا کلا کنسل




🖤🖤از حسین ابن علی هر چه بخواهی بدهد، تو زرنگ باش و از او نسل علی‌دوست بخواه🖤🖤                                                  Good behavior is very powerful; like a good medicine! #pharmacist                                                                                                                                             لطفاً اگر سؤالی دارید، تو یکی از تاپیک‌های خودم بپرسید. من خوشحال می‌شم اگر بتونم کمکتون کنم ولی متأسفانه نمی‌تونم همه اعلان‌هام رو چک کنم.
بیشتر ببینید
تا شما باشین دیگه تعارف الکی نزنین😂😂😂 ولی جدی یه کاری کنین نیاد سر بار همراه خودتون نبرید

آره یه کاریش میکنیم 

نه تعارف الکی نزدیم واقعا خواستیم بیان ولی نه فقط بچه شون با ما بخواد بیاد

آره یه کاریش میکنیم نه تعارف الکی نزدیم واقعا خواستیم بیان ولی نه فقط بچه شون با ما بخواد بیاد

خیلی اینجوری بده بابا 

با همسرت دوتایی برین عشق و حال چیه یه خونواده دیگه رو همراهتون میبرین

بہ ظاهر صبورم،بہ دل بیقرار...🥲💔.

در همچین موقعیت هایی مامانم همیشه به خانواده طرف میگه ما مسولیت بچه قبول نمیکنیم شرمنده البته با لحن مهربون تو هم راستشو بگی خیلی بهتره دیگه ممکنه بپیچونی بعدا بفهمن ناراحت بشن اگر راستشو بگی بهتره چ خانواده خوبی ننه من نمیزاره حتی تو ماشین فامیل تا سر کوچه تنها برم یادمه قرار بود بریم باغمون 😐داییم و زنداییم و مامان بزرگم یه شب زود تر از ما میخاستن برن من دلم میخاست با اونا برم تا دم در خونمون اومدن من سوار شده بودم مامانم به زور پیادم می‌کرد میگفت نه خطر ناکه خودم نیستم آخرش همسایمون اومد با مامانم حرف زد من سوار شدم رفتم با داییم 20 دقه بعد تو جاده زنگ داییم زد بزن کنار من دلم نیومده خودم زدم جاده اومدم دخترمو بدین تو ماشین خودمون 😐

در همچین موقعیت هایی مامانم همیشه به خانواده طرف میگه ما مسولیت بچه قبول نمیکنیم شرمنده البته با لحن ...

پس خیلی قدر مامانتو بدون

بالاخره رسیدم ب آرزوم(17تیرما1403)خدایاشکرت.بزرگترین آرزوم استخدام شدن تو آموزش وپرورشِ.دلم خیلی ب درد میاد وقتی ی عده نادون میگن اینهمه درس خوندی ک حالا کهنه بشوری؟واسه رسیدن ب بزرگترین آرزوم نیازمند دعای شمام.پس واسم خواهری کنید و هر جور میدونید دعاکنید.شایدبا نفس حق شما من ب خواستم رسیدم.
بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792