میدونی یاد یه قسمت از زندگی پس از زندگی افتادم
خانوم مختارزاده
اونم بخاطر مشکلات عصبانی بوده و با خدا قهر کرده و کلی حرف زده
بعد تجربه نزدیک به مرگ داشته که صحنه ای رو دیده که به گلوی علی اصغر تیر زدن
گفت من بالاترین غم دنیا رو دیدم
و فهمیدم مشکلات من هیچن
حالا خواب شما هم چیزی مشابه این به چشمم اومد
اصلا هم ناراحت نباش و خدا رو شکر کن که انقدر دوستت داشته که همچین تلنگری بهت زده