امروز چهار روزه مریض شده با دلدرد شروع شد بعدش تب . تب های پسره من وحشتناکن هر سری میگم قلقشو پیدا کردم دفعه ی بعدی غافلگیرم میکنه ۶سالشه همون روزه اول رفتیم دکتر تب بالا بود سرم زدیم براش خیلی هم موقع تب و میخواد شب بشه پرخاشگر و بی قرار شده دیشب دیدم شدید بی قراری میکنه شربت دادم دیدم تب باز داره بالا میره پاشویش کردم ولی سردشم بود دیگه پاشویه هم جواب نمیداد یکو نیم ساعت بعد شیاف زدم اونم چی دیکلوفناک باز دیدم تبه پایین نمیاد دیگه سریع به شوهرم گفتم ببریم دکتر اون درمانگاهم که میبرمش متخصص کودکان هست . گفت تا فردا شب تب داشته باشه مشکلی نیس ولی گفتم تبش کنترل نمیشه براش ازمایش نوشت اونم طبقه پایین بود سریع بردمش و بعدش سرم نوشت یه مقدار عفونت بود دارو نوشت براش اوردیم خونه از این طرفم اسهاله بچم مونده تو دستشویی براش پودر کیدی لاکتم دادم واقعا خستمم از استرس و بی خوابی واقعا نابود شدم این بچه تند تند مریض میشه
سیستم ایمنیش ضعیفه
پسر منم کل پاییز و زمستون مریضه. از سال گذشته که رفته مدرسه همینه. واقعا خسته شدم. دوست دارم برا یه ساعت هم که شده برگردم به دوران تجرد که هیچ مسئولیتی نداشتم. وقتی مجرد بودم اصلا نمی‌فهمیدم کی هوا گرم میشه کی سرد. تازه عاشق هوای سرد بودم. الان از پاییز و زمستون متنفرم.
انشاءالله ک زودی خوب بشه،
اما اگر در داروهاش چرک خشک کن داره باید بدونی ک اونها درمان نمیکنه و باعث میشه بیماری تو بدنت بمونه و دوباره با یک تلنگر مریض بشه،
منم بچم تابستون زمستون پاییز بهار سرماخورده بود هی دارو هی دکتر باز تا ی باد میخورد یا عرق می‌کند یا هرچی میدیدم سرماخورده چقدر کلافه شدم، وقتی متوجه شدم دیگه دارو ندادم و گذاشتم بیماری ازش خارج بشه طولانی بود اما نتیجه داد، ی مدت سرفه میکرد بعدش آبریزش بینی همه هم میگفتن شربت بده میگفتم باشه ،اما نمیدادم، گذاشتم کامل از بدنت رفت،خلاص شدم خداروشکر