سلام این چند وقت انقد درگیر بودم اصلا گوشی دست نگرفتم امشب برای اولین بار بعد زایمان با شوهرم دعوای شدید شد از سر درد خوابم نمیبره
خیلی نامرده الان که تازه تنها شدیم یادش اومده بگه چرا اینجوری کردی چرا اونجوری کردی یکجور داد زد بچم ترسید منم دیگه چیزی نگفتم بچه بیدار نشه تا الانم داشتم گریه میکردم
یک ذره شعور نداره من الان حالم خوب نیست هرشب دارم کابوس میبینم دارم دیوونه میشم ازم انتظار داره مثل همیشه باشم