مربی دخترم گف ببرش کاردرمانی

بچه های اطراف منم اینجوری حرف میزنن

ن بابا عادیه برادرزاده منم به آقاجون میگه آقاجی به عزیز میگه عسیش به من میگه عمه آلزو

باز واسه شما بچه تره خواهرزاده ی من نزدیک ۶ سالش هست هنوز بچگونه و لوس حرف میزنه

عزیزم‌ دختر منم تا پنج شیش سالگی اینجوری بود به یخچال میگفت هشخال به کتاب میگفت کباب ق رو که اصلا نمیتونست تلفظ کنه من دو سه جلسه بردم گفتار درمانی خیلی خوب بود ولی متاسفانه کامل ادامه ندادم که خوب شه، الان تو مدرسه به مشکل برخوردم، یعنی حرف زدنش خیلی خوب شده ولی باز نسبت به هم سن و سالاش کمی عقبتره و چون تلفظ کلماتش کامل نیست موقع املا نوشتن خیلی مشکل داره، خلاصه که الان هرچی بهت میگن جای نگرانی نداره به مرور درست میشه ولی هرچی پیگیرتر باشی که زودتر درست شه، تو مدرسه هم کار خودت راحتتره هم گل دخترت

آره آبجی من برده بودم پیش طب سنتی 

می‌گفت بیشتر بچه ها الان اینجورین بیشتر هم بخاطر تنبلی و استفاده زیاد از گوشی حالا یا پدر مادر باشه یا بچه

نه عزیزم اصلا جای نگرانی نداره، همه بچه‌ها به مرور یاد میگیرن این مهارت‌ها رو

وایییی آره 

برادر زاده هام ۱۰ ماهشونه گوشی میگرن با انگشتان کوچولو شون میزنن فیلم بیاد🤣

مقایسه نباید کنی که هربچه ای یه جوره الان برادرزادم چهارسالشه بچگیش زود چهاردست و پا رفت پاشد راه رفت ولی اینیکی برادرزادم تمبل شد دیر راه افتاده ولی زبونی قشنگ و واضح میگه 

مامانم همیشه میگه از قدیم گفتن بچه ای که زود راه بیوفتع پا روزبونش میزاره دیر زبون وا میکنه و واضح حرف میزنه 

بچه ام که زود زبون وا کنه دیر سرپا میشه

خودت تو خونه باهاش کار کن بهش خمیر بازی بده بازی هایی که با انگشته انقد واسه برادرزادم اسباب بازی میگیریم گوشی کم میدیم حالا بابایه من سر دیگ نذری کپگیر داشت برنج میریخت بعد بابام رفت سراغ خورشت ارمین نگاه به من کرد دوتایی تنها شدیم میخاست کپگیر و برداره ولی میتزسید چون هی گفته بودن دست نزن نکن گفتم بدو بیا من ظرف و بگیرم تو بریز قشنگ اومد ریخت بعد چندتا ظرف بعد مامانم و بقیه اومدن گفتم ارمین ریخته اینارو همه تحسین کردن تشویقش کردن انقد با افتخار میگفت من ریختم عزت نفسشم رفت بالا حالا با بچه باید کار کنی دیه