من دعوا رو شروع کردم و گلایه کردم ازش البته اونم بی تقصیر نبود
ولی خب دعوا هعی ادامه پیدا کرد تا امروز ک گفت نمیخامت باید کات کنیم و این حرفا...
خیلی دوسش دارم واقعا
بعد این حرفشم اومد معذرت خواست که اره تقصیر من بود درکت نکردم
ولی باز نمیدونم ب مادرم گفته بود بخاطر شرایط خانوادم میخام کات کنیم ک مانع پیشرفت رها نشم و از این حرفا...
البته گفته بود ک من حق دارم اذیت میشم و...
مامان منم عصبی بود ی سری حرفا بهش زد و گفت خب باشه بعد گفت من میخاستم بفهمم شما(مامانم) چی میگید البته گفته بودم هرچی شما بگی
با من یکم سرده ولی امشب یکم بهتر بود
بنظرتون هدفش چیع دوسم داره؟