2777
2789

به هیچکس

منظورم از غریبه حتی کسی ک رفیقم باشه میگم چ نسبتی دارم ک همیشه خیر و خوبی منو بخواد بهش اعتماد کنم مثلا حتی میرم بهشت زهرا کسی خیرات بهم تعارف میکنه میگم نکنه سمی باشه یا چیزی داخلش باشه بیهوش شم دارو ندارم گوشیم وسایلم رو بدزدند

بخدا فک نمیکنم ک من خاصم و ادم مهمیم این افکار رو همیشه دارم

تنها کسی ک بتونم اعتماد کنم بهش پدر مادرم و خاهرم هستند

حتی ب دایی و خاله و...هم اعتماد ندارم

اسم بیماریش چیه؟

اصن بیماریه یا چی؟

مثلا رفیقم از رفتار خاستگارم تعریف میکرد یا میگفت خوشبحالت کسیو داری انقدحمایتت میکنه دوست داره ذهنم به هم میریخت ب اینکه خیانت کنن بهم فکر میکردم و...🤕

انگار دائم در حال دفاعم از خودم کسی بهم اسیب نزنه روحی اعتمادی

بچه ها باورتون نمیشه!  برای بچم از «داستان من» با اسم و عکس خودش کتاب سفارش دادم، امروز رسید خیلی جذذذابه، شما هم برید ببینید، خوندن همه کتابها با اسم بچه خودتون مجانیه، کودکتون قهرمان داستان میشه، اینجا میتونید مجانی بخونید و سفارش بدید.

وای چه عجیب

روانپزشک نرفتی؟

حتما درمان کن

شوهر خاله م یه عمر نصف شب چند بار تا صبح بچه شو می‌رفت تو خواب چک می کرد

می گفت می ترسم طوریش بشه همش الکی استرسشو داشت

آخرم تو ۱۸ سالگی بچه رو از دست دادن😭😭😭😭😭😭


وسواس داری بنظرم...

منم بی اعتمادم خدایی ولی اینکه مثلا داییم چیزی بده و من همش فک کنم سمی هستش رو ندارم...

ولی بستگی ب موقعیت داره شاید ی جایی اصن چیزیو ک کسی تارف میکنه بهم رو بردارم ولی نخورمش ...ازین بشر دو پا همه چی برمیاد...

ولی در کل ب حرف ادما اعتماد ندارم

احساس میکنم خوبه این رفتارچون هرکسی اعتماد کرد ضربه خورد

هم خوبه هم بد

بد بخاطر اینکه درگیری ذهنی به وجود میاره 

مثلا مدام میگی اگه یه وقت فلان کارِ اشتباه رو کرد چی

🧬👩🏻‍🔬🔬🩺🧪🧫💉🩸

وسواس داری بنظرم...منم بی اعتمادم خدایی ولی اینکه مثلا داییم چیزی بده و من همش فک کنم سمی هستش رو ند ...

منظورم از اعتماد ب دایی و خاله و عمو... حرفاشون بود نه خوراکی گلم شاید درست منظور رو نرسوندم

ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792