بله این زندگی کلا همینه
بعد مرگ مادرم وروزگار سختی که گدروندم و افسردگی بعدش
فهمیدن کلا غصه خوردن و عمبرک زدن فایده ای نداره هر چه قرار باشه اتقاق بیفته میافته پس سعی کردم من در مسیر که اعتقاد دارم بیشترین تلاشم و بکنم و بیخیال اتفاقات بشم البته سخته ولی کم م عادت میکنید و بعدم اتفاق های بد خیلی کم میشن
الان ۵۰ سالمه به گدشته نگاه میکنم میگمکاش افکار الان اونموقع دلشتم
یادم راهنمایی بودم برای نمره توی یه درس چقدر نماز های مختلف بخون و دعا فلان ولی اون اتفاقی که باید میافتاد افتاد
چفدر دعا کردم برای حال مادرم برای دانشگاه برای کار برای ازدواج
کللا بدون بیخیال بشی و تلاش خودتوبکن و سعی کن شاد باشی همی چی خودش میاد طرفت فقط سعی کن و شاد باش سخته سخت ولی میشه بی خودم نذر و التماس و دعا .....نکن فقط وفقط تلاش کن و شاد باش نمیشد مسیرتو عوص کنمطمن باش مسیر اشتباه رفتی