2777
2789
عنوان

خاطره اولین پریود 🫠😄🤔

367 بازدید | 43 پست

چن سالگی تون بود؟ قبلش میدونستید ؟ نترسیدید؟🤔🙃

من خودم خیلی زود بود ۱۰ سالم بود و اولش ترسیدم ولی مامانم چون برام گفته بود میدونستم 

بعدم رفت برام کاچی درست کرد گفت دخترم چه زود خانوم شده 😁

هعی چ زود گذشت 

تو را آنگونه می خواهم که شاهی سرزمینش را*شبیه مومنی دل کنده از دنیا که دینش را❤️ یه آذر ماهی جیگر 🫠😜مشاوره میدم به بچه های تجربی برای کنکور خواستید تگم کنید 🌟🌟مطمئنا حاضر جواب تر از من پیدا نمیشه جایی برای حاضر جوابی موندید بیاید بگم چی بگید 😆

بیشتر ببینید

من دو سال تمام بیهوده یه مسیر طولانی رو برای درمان حضوری پسرم می‌رفتم که بی نتیجه بود.😔 الان  19 جلسه گفتاردرمانی آنلاین داشتیم و خودم تمرین میگیرم و کار میکنم. خدارو شکر امیرعلی پیشرفت زیادی داشته 😘

اگه نگران رشد فرزندتون هستین خانه رشد  عالیه. صد تا درمانگر تخصصی داره و برای هر مشکلی اقای خلیلی بهترین درمانگر رو براتون معرفی میکنن من از طریق این لینک مشاوره رایگان گرفتم، امیدوارم به درد شما هم بخوره

۱۶ سالم بود پریود نمیشدم بردنم دکتر بهم امپول زدن گفتن سه روز دیگه میشی.منم هرروز استرس و هیجان داشتم اخرم ۱۰ روز گذشت تا شدم

خیلی حس عقب موندگی میکردم😅

در من کافریست که به تو سخت ایمان دارد خدا♥️✨

کلاس هفتم بودم وااییییی خجالت کل دنیا روم بود😂😂😂انگار قتل کرده بودم خیلی حس بدی بود

تازه صبحشم با مامانم رفتیم باشگاه کلی ورزش سنگین کردم وقتی برگشتم به خواهرم گفتم اونم دیگ به مامانم گفته بود ولی من هنوزم از اون روز خجالت میکشم نمیدونم چراااا

وای 

من فکر کنم کلاس هشتم و نهم بودم تو مدرسه پریود شدم خجالت میکشیدم بگم رفتم تو دستشویی لباس زیر فرمم نیم استین بود در اوردم و تا زدم که بزارمش گذاشتم دیدم بزرگه 

بعد رفتم حوله دست و روم اوردم تا زدم گذاشتم اونم نرم بود مخمل و پلنگی تازه خریده بودیم بعد برگشتم گریه میکردم به مادرم گفتم مادرم انقدر دعوام کرد چرا حوله ات گذاشتی میرفتی از تو دفتر میگرفتی یا از بوفه 

ولی خیلی ترسیده بودم🥲هعی اون موقع ها چه چیزا که عار بود گفتنش برامون یادش بخیر

من 13. میترسیدم به مامانم بگم چون باهامون دوست نبود هیچوقت. داشت شلوارمو میشست که خودش متوجه شد....‌زدم زیرش ولی اون بهم نشون داد که خونریزی داشتی🥲

۱۴۰۱/۱/۱۰   امروز صدای قلب کوچولوشو شنیدم. بهترین حس دنیا😍 دعا کنین بمونه برام💚 از سقط متنفرم دیگه نمیخام تجربه ش کنم😢 انشالله خدا برای همه ی اونایی که منتظرنی نی هستن معجزه کنه. آمین💋💚💜💙💛۱۴۰۱/۲/۱۷  امروز رفتم سونوی ان تی....گف نی نی م دخمله😍خدایا ازت ممنونم که هوامو داری💄💅👠👗👸💗۱۴۰۱/۲/۲۲ امروز دکتر گف چون توی فامیلتون مشکل ژنتیک دارین حتما برا نی نی ت ازمایش سلفری بده. هزینه ش خیلی زیاده. فقط خداکنه بچه م سالم باشه😢۱۴۰۱/۳/۷هنوز جواب سلفریم نیومده جون به لبم کرده این آزمایشگاه. 😕اگه به لطف خدا سالم باشه میخام به خانواده همسرم بگم که باردارم. 😐۱۴۰۱/۳/۸امروز جواب آزمایش سلفریم اومد. خداروشکر بچه م سالمه😍😍از خوشحالی به مرز سکته رسیدم😜💃۱۴۰۱/۳/۲۸امروز بدترین روز زندگیمه حس میکنم کیسه آبم پاره شده. نصف شب که شوهرم بیاد میرم زایشگاه براچکاپ.....خدایا دخترمو از تو میخام فقط😭😭۱۴۰۱/۳/۲۹خدایاشکرت مشکلی نبودـ ترشحاتم مال کیستی هست که تو تخمدون چپم رشد کردهـ .بچه م سالمه....عاشقتم خدای خوبم😍😍😘😘1401/6/27امروز 32هفته م رفتم واسه وزن نی نی .دکترگف وزنش کمه 1600.شایدم صد گرم کمتر یک هفته هم کمتر از سن بارداریمه😓🥲کیست توی تخمدانمم خیلی بزرگ شده همش آبه خدا کنه نترکه برام شر درست نکنه🥺🥺وضعیت بچه مم بریچ هست فعلا سزارین پیش رومه😑خدایا امروزم دلم گرفته دخترمو مثل همیشه میسپارم به خدت. 💚التماس دعا مامانای مهربون نی نی سایت💚1401/7/21بلخره نی نی من امروز شش روزه شده. با وزن 1900تو هفته سی و پنجم بارداری دنیا اومد.....متاسفانه مسمومیت حاملگی دچار شدم و با فشار20اورژانسی سزارین شدم‌‌....خیلی خیلی ریزه.یک‌کم هم وزن ازدست داده. خدایا کمکم کن دختر نازمو بسلامت بزرگش کنم و این روزای سخت تموم بشه❤️اینم از خاطرات تلخ و شیرین بارداری من.🌷🌷🌷🌷💚وزن یکماهگی2400🧡وزن دوماهگی3600💙وزن چهارماهگی5100♥️وزن شش ماهگی 6200🩵وزن نه ماهگی 7200🩷وزن یکسالگی۸۵۰۰😍😍۱۴۰۲/۷/۱۵اولین تولدت مبارک عشقم🎉🎉🎉🎉وزن 16ماهگی 9500💚وزن۱۸ماهگی ۱۰🩷وزن دوسالگی 11
بیشتر ببینید

اره سیزده سال 83بود سبش شدم ترس که اول راهنمایی بودم میدونستم ولی جا خوردم ولی سر تا پا خونی شدم عمه ام گفت برو حموم واسم پدو شور.  ت آورد آویشن بهم دادخوابیدم

من ی مادرم ی زن که تمام دغدغه اش بچه اش امیدوارم هیچ پدرومادری امتحان نشه  الهم صل ال محمدوال محمد و عجل فرجهم

من کلاس هفتم بودم خونه مامانبزرگم خوابیده بودم صبحش پاشدم رفتم دستشویی دیدمم همه جام صورتیه صورتییی بعد کلی گریه میکردم که فلانی میگفت من هنوز نشدم چرا من شدم😅

بعد رفتم خونمون خجالت میکشیدم از مامانم اونم می‌خندید بابامم میگفت تو غذای این زعفران نریز😂

زد تو گوشم

واسه یه سنت مسخره 

و منی ک همینجوریشم انقد ترسیده بودم ک هنگ بودم خب چرا میزنی الان

قهوه بنوشید، یک کتاب خوب بخوانید،به یک موسیقی فوق‌العاده گوش دهید و دقایقی به هیچ چیز فکر نکنید.شاید معنای زندگی همین باشد☕️📚🎼 کاربری دست من و آجیم🐣

من یادمه شبش شلوار سفید پوشیده بودم صبح بیدار شدم برم دستشویی از جلو همه بابا داداشا رد شدم رفتم تو حیاط مامانمو خواهرم دیدم گفتن پشتت خونیه دیدم اندازه کف دست خون شلوارمم سفید بود  

هیچ حسی نداشتم درد هم نداشتم بعدشم رفتم لباس عوض کردم کارنامه دوم راهنماییم بگیرم

دیگه نمیدونم بابام داداشام متوجه شدن یا نه    

ایییییی نگم برات ۶/۱۰/۸۸

عاشورا بود خونمون پر جمعیتتتتتتت 

نذری داریم 

انقدررررر دل درد و کمر درد داشتم 😮‍💨😮‍💨😮‍💨😮‍💨

رومم نمیشد به هیچ کس بگم فقط گریه میکردم 

۴ا سالم بود 

فرداش از صبح تا غروب خونریزی حتی مامانم نفهمید 

آنقدر درد کشیدم 

وای گریم گرفت 😭😭😭😭

کلاس هفتم بودم وااییییی خجالت کل دنیا روم بود😂😂😂انگار قتل کرده بودم خیلی حس بدی بودتازه صبحشم با ...

اره منم خیلی خجالت میکشیدم  😁

تو را آنگونه می خواهم که شاهی سرزمینش را*شبیه مومنی دل کنده از دنیا که دینش را❤️ یه آذر ماهی جیگر 🫠😜مشاوره میدم به بچه های تجربی برای کنکور خواستید تگم کنید 🌟🌟مطمئنا حاضر جواب تر از من پیدا نمیشه جایی برای حاضر جوابی موندید بیاید بگم چی بگید 😆

بیشتر ببینید
ارسال نظر شما


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792