من دوساله پشتم سال اول کلا ریدم سال دوم باز بهتر بود الان دوهفتست تقریبا خیلی شل خوندم فقط هشت ساعت
فکرم مَشغول بود سر یه آدمی کراش داشتم بعدش تو این دوهفته کلا الکی الکی افتاده بود تو مغزم
چند تا از ر حس ششم ها گفتن با کسیه و یکیشون هم گفت باهاش ازدواج میکنه
حتی یدونه فالگیر اینترنتی که نی نی سایتی ها هم بود همینو گفت من اسم واینا ندادم نمیدونم از کجا گفت
شاید بگین چه خرافی واقعا نبودم ولی این ماه کلا انگار یکی دیگم
نمیدونم چیکار کنم چطوری خودمو جمع کنم برم درسم بخونم من فرصت اخرمه