2777
2789
عنوان

داستان ترسناک واقعی کی بلده بیاد بگه کنار هم سکته رو بزنیم

| مشاهده متن کامل بحث + 682 بازدید | 79 پست
جان دلی خواهر شوهر جان🫀

وقتی اولین بار که بچه بودم مادربزرگم رفت خونه جدیداز همون روز متوجه چیزایه غیر طبیعی شدم لیوانم ابم خالی میشد غذام یبار یبار یکی اینقد کشیدم که انداختم تو زیر زمین بعد بیهوش شدم یادم نمیاد کی بردم تو اتاق اما هیچ کس از اون موصوع اطلاع نداشت

 وکیلم...❤️

وقتی اولین بار که بچه بودم مادربزرگم رفت خونه جدیداز همون روز متوجه چیزایه غیر طبیعی شدم لیوانم ابم ...

مگه خونتون کجا بود

‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ🖤🖤🖤‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ‎‌‌‌‌‎‌‌

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

ینی چی کجا بود

کدوم شهر و منطقه عزیز

‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ🖤🖤🖤‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ‎‌‌‌‌‎‌‌

راجب اینا حرف‌نزنین انرژی منفی داره تاثیر میذاره رو روان و زندگیتون

《کمتر اهمیت بده ، بهتر زندگی کن》🫰🩷                               لینک گروه خانه داری و نظم خانه.   https://t.me/+Ik1uG0iH8B8yOTM0

اصفهانه

خودم وقتی بچه بودم ساعت ۲ شب احساس میکردم خیلی تشنمه ولی تا خواستم بگم آب میخام دیدم مامان بزرگم بایه لیوان آب بالای سرم وایستاده برداشتم خوردم بعدش صبحش چنان استفراغ کردم که بردنم دکتر جالب اینجاست ک مادربزرگم اصلا خبر نداشت گفت من نبودم که بهت آب دادم وقتی توجه کردم دیدم اون لباسایی که تن مادر بزرگم بود تن اون نبود 

‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ🖤🖤🖤‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ‎‌‌‌‌‎‌‌

من وقتی میترسم باید یه چیزی بخورم بفرمایید دوستان

👀🍿

یه جایی از زندگی نه راه پس داری و نه راه پیش.سخترین جای جهان آفرینش همینجاست.از این مرحله عبور کنی واقعا یه قهرمانی و قابل احترام.
اصفهان من یه دوست داشتم میگفتم خیلی زیادجن داره آنقدر داستان از اونجا برام می‌گفت راست میگفته؟

چیا تعریف میکنی 

‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ🖤🖤🖤‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ‎‌‌‌‌‎‌‌
من وقتی میترسم باید یه چیزی بخورم بفرمایید دوستان👀🍿

تخمه نداری

‎‌‎ ‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ🖤🖤🖤‎‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‎‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌˖ֶ‎‌‌‌‌‎‌‌
بازم تعریف کردم چند روز پیش یه خانم جوان به مادرش و اطرافیان میگه همیشه میبینم دوتا آدم سیاه پوش نف ...

باورکنیدددددد من یمدت اذیت میشدم  یه خونه رفتع بودیم اون منطقه زیاد جالب نبود شوهرم میگفت اینجا محل صیغه اییاس ..خب ماام پول نداشتیم اول زندگی اجاره کردیم همونجا .خواب بودم ظهر ا یکی پامو میکشید بیدارمیشدم میدیدم ی متر فاصله دارم با بالشت . یا صدا میومد صداکلید میومد .. یه شب دیدم ی پیرمردیه جلوصورتم نفساش توصورتم دادمیزدم دیدمت بالاخره دیدمت شوهرم برقاروروشن کرد چیه چیشده منم فقط پرت کرده بودم خودمو جیغ میزدم ک نیا خیس عرق شده بودم .. خلاصه ازاون موضوع گذشت وجابجا شدیم ولی تو ۲۲ سالگی بدون هیچ سابقه وارثی  من دچار صرع شدم(تشنج مکرر وبی دلیل)


هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

باورکنیدددددد من یمدت اذیت میشدم یه خونه رفتع بودیم اون منطقه زیاد جالب نبود شوهرم میگفت اینجا محل ...

قدیم میگفتن هرکی تشنج داره جنی شده..

میگم لابد ربط داره 

هولوگرامی ام چندسال اینجابودم ولی کاربریم پرید ..خواننده خاموش بودم چندین سال.. خانواده دومم اینجاست

ارسال نظر شما
این تاپیک قفل شده است و ثبت پست جدید در آن امکان پذیر نیست


نظر خود را وارد نمایید ...

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز
توسط   امیلی_دیکنسون  |  3 ساعت پیش
توسط   moon_35363  |  2 ساعت پیش