من ی ساله عروسی کردم اولین باره قرارع بریم سفر
اونم چون ابجیم مسابقه داره قراره ما ببریم هم سفر بشه برامون چون ماه عسل اینا هم نرفتیم ابجیم ۱۲ سالشه
بعد همسرم گف اگه میخای برم باید مامانم هم ببرم وگرنه نمیرم😒
اولین بار میخاستم بدون مامانش سفر بریم میگه ناراحت میشه😐
جان
بگو دفعه بعدمیبریم
فقط این و وظیفه خودت نکن
وای نه 😐 مگه میشه
چرا انقدر بی درک
چون میدونه برگرده مادرش میگه
پسرممم پسر عزیزم کجا رفتین؟من گوشه این خونه دعات میکردم !خیلی خوش گذشت نه؟خوشبحالتون !من تا حالا نرفتم
اوقات تلخی نکن ببرش
یه بار هزار بار نمیشه اگه میدونی مهربون گذشت کن
بگو وقتی باخانواده من میریم خانواده تونباشن هروقت باخانواده تومیریم خانواده خودمو نمیبریم هرچیزی جای خود
سنش بالاس؟پدر شوهر داری؟
بنڟرم مادرش پرش کرده گفته اون چرا ابجیشو میاره توام منو ببر
با احترام به همه ی مادرا ..اما کاش حریم شخصی و خصوصی بعد ازدواج برای آقایون تفهیم بشه ..اینکه من دوستدارم با همسرم تنها برم مسافرت به معنی این نیست که مادر همسرم دوست ندارم ...میخوام تنها باشیم ..و اینکه من بشدت این مورد تجربه کردم خیلی کار بدیه ..ما یک مسافرت رفتیم اتفاقا به مادر همسرم تعارف کردیم خودش گفت نمیام و رسوندیمش خونه دخترش ولی باورتون نمیشه کل سفر خواهرهمسرم همش تماس گرفت گفت چرا مامان نیومده مامان همش دلش اونجاست ..بعد که ما از سفر برگشتیم تو همون فاصله همون دخترش رفت بود سفر دقیقا همون شهر ی که مارفتیم اما مامانش نبرده بود فقط میخواست سفر به ما کوفت کنه
