دیروز عصری زنگ زد گفت زودبیام؟ گفتم نه بابا بمون سره کارت این ماه پول زیاد لازم داریم بعد گفت باشه.
چند ساعت بعد پیام دادم دلم گرفته گفت تو روز تولد من دلت چرا گرفته؟
انگار اب یخ ریختن رو سرم.کلا فراموش کرده بودم.اون موقع هم که زنگ زد بهم که زودتر بیام میخواست ببینه برنامه ای دارم یا نه که من گفتم نیا و ...
خیلی ناراحت شدم بخدا.بهش گفتم ببخشید کلایادم رفته بود گفت بی خبال عیب نداره.
اما اگه من بودم زمین و زمانو به هم میریختم.
دلم براش سوخت .چرا باید یادم بره اخه😪😭
ای خداااااا
امروز میخوام برم یه کیک بخرم و از دلش دربیارم.دیوز اومد خونه و اصلابه روش نیاورد 🥲