آبجیمو میگم..
پارسال که کنکوری بودم کلی تحقیرم کرد، تو خونه هم دعوا درست میکرد نمیزاشت درس بخونم
امسالم که من یکم خسته میشمو ناامید
به جای اینکه به عنوان یه خواهر بزرگتر دلداریم بده همش تحقیرم میکنه میگه غرغر میکنی حالا چیزیم قبول بشی خوبه..
انقدر گریه کردم که چشام دیگه جاییو نمیبینه
تا شروع میکنم به خوندن باز حرفاش یادم میاد
چیکار کنم من از دستش؟
مگه گناه من چیه؟ تقصیر منه که درسا سخته؟ تقصیر منه که یه وقتایی کم میارم؟ هم کنکور تجربی بده هم برای يازدهم بخون هم دوازدهم، کنکور فرهنگیانم که هست...