فقط دلم میخواد بنویسم خالی شم. حال ندارید بخونید عیب نداره
خیلی جسم و روحم خستس بچه ها...
نمیدونم چرا هرکاری میکنم بهتر بشم فایده ای نداره یا شایدم زورم نمیرسه
دلم مرخصی میخواد... از مامان بودن خیلی خستم از زندگی خستم
پارسال ۲۰ جلسه هم مشاوره رفتم
نسبتا حالم خوب بود
ولی بارداری ناخواسته دوم حالمو باز به هم ریخت
دوران حالت تهوعم به سختی تموم شد
ولی هنوز ضعف بدنم از بین نرفته
نمیتونم به خونه زندگیم و پسرم برسم
هنوز از پوشک نگرفتمش
دلم میخواد فقط گریه کنم 🥲🥲
بهمن بیاد ۲۳ سالم میشه... دلم برای خود قبلیم تنگ شده خودم قبل از مامان بودن. قبل از اینکه روح و جسمم از درون خورده بشه انگار کلی موریانه دارن چوب میخورن 🥲
بدنم دیگه اون بدن سابق نمیشه...
یه زمانی ورزشکار بودم برای خودم. درسم خوب بود
کلی امید و آرزو داشتم
الان حتی نمیتونم غذا درست کنم 😔 خونه زندگیم به هم ور
خیلیا میگن بچه ها بزرگ میشن باز جوونی کن به خودت برس و اینا
ولی اصلا نمیدونم تا اون موقع چی ازم میمونه اصلا روح و روانم رو میتونم بازسازی کنم؟
بعد زایمان چجوری از پس یه پسر ۳ ساله و یه نوزاد بربیام؟ میترسم
خیلی خستم خیلی
(اگه میخواید بگید بیشتر جلوگیری میکردی، سقط میکردی یا از روی شکم سیری نظر بدید ممنون میشم نظر ندید)