خواب دیدم پدرم یک عالمه صدف بزرگ جلوم گذاشت و خودش سرش رو باز کرد یکیشون که از همه بزرگ تر بود پر بود از مروارید های سفید درخشان و البته یک مشکی که برشون داشتم ، صدف بعدی توش پر قارچ سفید بود اونا رو هم جمع کردم ، آخرین صدف که از همه کوچیکتر بود برای خودم نگه داشتم و بازش نکردم چون خیلی ناز بود تعبیر اش چیه؟