دیشب رفته بودیم بیرون که شوهرم داشت شوخی میکرد باهام یهو سرشو از ماشین کرد بیرون به دختره گفت چطوری منم یک لحظه اعصابم ریخت بهم یک سیلی محکم زدم تو گوشش چون واقعا کفری شدم بعد شوهرم برگشت بهم گفت طاقت شوخی نداری ازش عذرخواهی کردم حتی بهم نگاهم نکرد منم دیگه چیزی نگفتم نه اون حرف میز نه الان نه من مقصر منم بنظر تون چون عذاب وجدان گرفتم
من اگه بودم پرتش میکردم پایین از ماشین، ی سیلی فقط
حقش بود
صددرصد شوهرت
نوش جونش
دیگه چرا عذرخواهی کردی. کارش خیلی زشت بوده، آخ چقدر از مردای هول بدم میاد.
نوش جونش....حقش بود سیلی.....چشم چرونی و دختر بازی کجاش شوخیه....الان وا بدی و به کارهای مسخرش بخندی فردا هر غلطی میکنه میگه شوخیه
این که ایشون مقصرند شکی نیست
کارشون واقعا زشت بوده
ولی شما نباید سیلی میزدید ناراحتیتون رو یه جور دیگه نشون می‌دادید.
شوهر سابق منم زیاد ازاین شوخی ها میکرد من فقط سرد باهاش برخورد میکردم از سرش افتاد ..
باز خوبه همون جا به قهر ختم شده و دعوا بزرگتر نشده
کسی ک شوخی میکنه باید انتظار هر رفتاری داشته باشه
اما بهتر بود قهر میکردی نه اینکه سیلی بزنی حالا دیگه کاری ک شده انشاالله واسش درس عبرت بشه خخخخ
خدا به تو عقل بده
چرا معذرت خواستی
باید خون به پا میکردی
با داییت رفتی بیرون گیر میداد حالا...
بی اختیاریه خواهر جون، ما هم یه سفر رفته بودیم، برگشتنی مسیرمون خورد از کنار روستامون رد شدیم، بنا بر دلایل زیادی نمیتونستم برم روستا، دلم برا پدر بزرگا و مامان بزرگای مرحومم تنگ شده بود دلم گرفت و بی اختیار سیلی زدم به شوهرم یه دفعه فهمیدم چیکار کردم، زودی پریدم صورتشو بوسیدم گفتم حامد جون ببخشید از کوره در رفتم، تا الان هم که5سال گذشته یادم میفته ازش خجالت میکشم
چه شوهر خوبی قدرشو بدون شوهر من می‌بود میزد در دهنم خون بریزه
ارسال نظر شما
جدیدترین تاپیک های 2 روز گذشته
تاپیک های به روز شده
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
43 ثانیه پیش
پربازدیدترین تاپیک های امروز
داغ ترین های تاپیک های 2 روز گذشته
داغ ترین های تاپیک های امروز