باورم نمیشه برای کسی ک فکر میکردم دوست صمیمی منه اینقدررر بی ارزش بوده باشم
من دیروز تو راه دانشگاه برام اتفاق بدی افتاد
که برام وحشتناک بود
آنقدر وحشتناک بود که وقتی رسیدم به دانشگاه ، سر جلسه امتحان فقط گریه میکردم و هیچ سوالی رو جواب ندادم
برگشتم خونه گریه کردم تموم روز رو
به دوستم زنگ زدم و ماجرا رو براش تعریف کردم
در جواب فقط گفت : واای عزیزم چرا مراقب خودت نیستی و فلان
بعد گفت الان بیرونم نیم ساعت دیگه بهت زنگ میزنم و قطع کرد
اما زنگ نزد ، ۲ ساعت بعدش بهش زنگ زدم گفتم برام یه ماشین بگیر برا فلان جا
اون گفت باشه و سریع تلفن رو قطع کرد و پیامک داد ک کتاب خونه ام و نمیتونم باهات حرف بزنم( یعنی فکر کنید دختر خالتون ، دوست صمیمی شما تو همچین حال وحشتناکی باشه اما شما حتی ی زنگ نزنی بهش و راحت بری کتاب خونه)
شبش از اینستا پیام داد بهتری؟ من گفتم اره
و تمووووم
دیگه هیچ زنگ و پیامی نداده
حق دارم ازش ناراحت باشم؟ من اونو تو سخت ترین شرایط تنهاش نزاشتم ولی اون خیلی نسبت ب من بی توجهه