خون ریزی شدید دارم تهوع و سرگیجه گرفتم کسی نیست
کسی نیست خونه
کسیم این موقع بیدار نیست باهاش تماس بگیرم
پدر مادرم مسافرتن نمیخوام زنگ بزنم نگرانمیشن
پارچه کهنه کم اوردم لباسای خودمو زخمو نگهداشتم
از میز ناهار خوری ظرفارو شسته بودم چشمم خورد دیدم داره سر میخوره کبیوفته دوییدم سمتش خودمم سر خوردم با خوردن من تموم ظرفا ریخت شکست رونموشیشه برید عمیق
نشستم رو سرامیک کلی خون ازممیره شارژ برقیمم داره تموممیشع
نمیتونم بلند شم از جام