یه سریاشون واقعا انسان نیستن، یه حیوون من میشناسم آنقدر کثافته هر روز با یه زنه
هر بار یکی تو ماشینشه، قیافش و تیپشم عین عنه ها، اون هرزه هایی هم که باهاشن عین خودش، بو گندشون از دور هم معلومه
از ریختشون معلومه هر ساعت با یکین
دلم میسوزه واسه زنده بدبختش
آنقدر بی شرفه ماشین برادر زنشو امانت میگیره با همون ماشین میاره خراب سوار میکنه
آنقدر بعضی مردا کثافتن