2777
2789

هفتمه مامانم یا مادرشوهرم یه بار نگفتن چی هوس کردی بپزیم خودمم بگم نمیزارن استراحت مطلق شدم چن روزه اومدم خونه مامانم شام درس کنه میگه من خدمتکار نیستم هر روز شام ناهار بزارم اونقد دلم میگیره که برای دختر داداشش یا برای خالم انواع اقسام غذاها میپخت الانم هم خالم هم من باردارم کلا فکرش خالمه

اصلا انتظار از بقیه نداشته باش 

مردم دیگه حوصله خودشونم ندارن عزیزم

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

بچه یه چیزی تو دلم مونده نگم میترکم😍

جاریمو بعد مدت‌ها دیدم، انقدرررر لاغر شده بود که شوکه شدم! 😳

پرسیدم چی کار کرده تونسته اون لباس خوشگلشو بپوشه تازه دیدم همه چی هم می‌خوره!گفت با اپلیکیشن "زیره" رژیم گرفته 
عید نزدیکه و منم تصمیم گرفتم تغییر کنم. سریع از کافه بازار دانلود کردم و شروع کردم، تازه الان تخفیف هم دارن! 🎉

شما هم می‌تونید با زدن روی این لینک شروع کنید

منم همینطوریم نه مادرم نه خواهرشوهرم نه مادرشوهرم هیچکدوم نمیگن تازه من چند روز بود ویار شدید داشتم هیچکس نگفت چیزی لازم داری یا نه ولی منم یاد میگیرم جبران میکنم براشون

فقط 29 هفته و 1 روز به تولد باقی مونده !

1
5
10
15
20
25
30
35
40

با مامانت صحبت کن بگو من بچتم الان بهت احتیاج دارم 

اگرم صد سال دیگه مشکلی برات پیش بیاد نه خاله ام نه بچه اش نگاه تو صورتت نمی‌ندازن من میام کنارت اگر این روزها به دادم برسی منم و نوه‌ات هم اون روزها دستگیرت میشیم 

اصلا انتظار از بقیه نداشته باش مردم دیگه حوصله خودشونم ندارن عزیزم

اسی رو درک میکنم فکر و ذکر مامان منم همش خواهراش و برادرهاش هستن ب ما ک میرسه اخ و اوف میکنه کلا شخصیتشون و مدل تربتیشون اینطور بوده ک خواهر برادراشون جزو اولویتشونه 

جنبه‌ی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بی‌تفاوتی‌‌های ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت می‌گردیم. آدم‌های عجیبی هستیم …
اخه اندازه خواهرشم ارزش ندارم من

مادرا دیگه فقط میخوان دختر شوهر بدن نفس راحت بشن حوصله ماها رو ندارن 

به بچه م فکرمیکنم،به حس بارداری ، حس شیر دادن به یه تیکه از وجودخودت و عشقت ، حس نفس کشیدن های ریز ریزش تو بغلم خیلی اوقات تو درونم حمل میکنم . با خودم میگم خدایا میشه من بچه خودم رو ببینم!  🌷   دوستان گلم این امضای من بود سالها ...بعد معجزه خدا رو دیدم دلتون خواست سر بزنید به تاپیک خاطره زایمانم ...امیدوارم خدا به هر کس دلش میخواد به حکمت و مصلحت خودش ببخشه...🥰

به همسرت بگو مواد غذایی بگیره بیاره خونه مامانت درسته قدر نمیدونه ولی نمیتونه منتیم بزاره  سعی کن از بیرون غذاهای خونگی سفارش بدی 

جنبه‌ی محبت نداریم! ظرفیتمون که تکمیل شد، غرورمون سر ریز میشه، و سیل بی‌تفاوتی‌‌های ما افراد مهربون رو غرق میکنه. بعد آروم که گرفتیم، هاج و واج دنبال محبت می‌گردیم. آدم‌های عجیبی هستیم …
ارسال نظر شما

کاربر گرامی جهت ارسال پست شما ملزم به رعایت قوانین و مقررات نی‌نی‌سایت می‌باشید

2790
2778
2791
2779
2792
داغ ترین های تاپیک های امروز